( 10 ) حضرت  امام رضا (ع)


 
اللهم صل علی فاطمه و ابیها، و امّها و بعلها و بنیها و بنتیها ، و سرالمستودع فیها و صل علی العباس بعدد ما احاط به علمک. السلام علی المهدی (عجل الله تعال فرجه الشریف.)
اگر بناست كه لطف كسی به ما برسد
خدا كند فقط از جانب شما برسد
نخواه منت ِ بیگانه گردنم باشد
آخه زشت ِ منی كه دَم از شماها میزنم، جای دیگه دستم رو دراز كنم،تو خوبی، به بدی ِ من نگاه نكن،امشب بیا جان مادرت زهرا درهم بخر،بد و خوب رو جدا نكن یا امام رضا،اسم مادرت رو آوردم یا امام رضا.
نخواه منت ِ بیگانه گردنم باشد
خوش است خیر همیشه از آشنا برسد
حوائج ِ دل ِ خود را به دست آورده است
به پای بوسی ِ سلطان اگر گدا برسد
میری مشهد برو كنار ضریح، دلت رو بده به امام رضا، بگو: آقا، جان ِ جوادت، این همه راه اومدم،بعضی ها میگن:از همون دورم سلام بدی درست ِ،آره درست ِ، ولی وقتی ضریح رو میگیری انگار امام رضا رو بغل كردی،یه صفای دیگه ای داری،وقتی سر روی ضریح میذاری،انگار سرت رو روی سینه ی امام رضا گذاشتی،حس می كنی آقا حرف هات رو راحت تر میشنوه
در این شلوغی ِ دور ضریح جا دارد
شبی اگر به من ِ بی پناه جا برسد
شما دعا كن اگر عمر من كفاف نداد
جنازه ام شب جمعه به كربلا برسد
یا ضامن آهو رضا،یا ضامن آهو رضا...
***
وقتی تابوت ِ آقا رو آوردند،زن های نوغان به شوهرهاشون گفتند:ما مهریه هامون رو می بخشیم،فقط اجازه بدید بریم تشییع جنازه ی  پسر فاطمه،آقامون نباید غریب بمونه،شاخه های گل آوردند روی تابوت امام رضا ریختند،جوری كه وقتی می خواستند بدن رو دفن كنند،گلها رو كنار می زدند تا بدن آقا رو از توی ِ تابوت دربیارن. "من كه می دونم دلت كجاست"یه خانمی نیزه شكسته هارو كنار زد،شمشیر شكسته ها رو كنار زد،یه بدنی هست كه سر نداره.تا زینب اومد یكی یكی نیزه هارو از توی بدن در آورد،آه از این بدن ِ پاره پاره،رو به مدینه ایستاد، اللهم تقبل منا هذا القربان، خدا این قربانی رو از آل پیغمبر قبول كن،سه روز بعد از ازدواج زینب،فضه میگه:رفتم خونه ی بی بی،تازه عروس،دیدم خانم یه گوشه نشسته داره گریه میكنه،گفتم:دورت بگردم چرا داری گریه میكنی؟فرمود:سه روز ِ حسینم رو ندیدم،دلم برا داداشم پر میكشه،گفتم خانم جان غصه نخور،الان خودم میرم دنبال آقا میآرمش، اومد دنبال حسین،دید امام حسین توی بازار سرش رو پایین انداخته یه چیزی زیر لب میگه، تا اومد نزدیك شد دید زیر لب هی میگه:زینب،زینب،زینب. گفت:آقا كجایی كه زینب دلش برات پر میزنه، اومدن سمت خونه ی بی بی تا وارد شدن،دیدن خانم زینب خوابش برده،آفتاب روی صورت بی بی افتاده،ابی عبدالله اومد ایستاد عباش رو باز كرد،جلوی نور ِ خورشید رو گرفت،یه دفعه خانم زینب از خواب بلند شد،گفت:داداش الان سه روز ِ، هر روز خونه رو آب و جارو میكنم،هی میگم:الان حسین میآْد؛ حتماً دلش برام تنگ شده،الان حسین میآد،داداش نیومدی؟ داشتم دق می كردم،چرا توی آفتاب ایستادی حسین؟ زینب جان دیدم آفتاب صورتت رو اذیت میكنه،خواستم جلوی حرارتش رو بگیرم.داداش رو بغل كرد،گفت:داداش بتونم ای كاش برات جبران كنم. وقتی نیزه شكسته ها رو از بدن بیرون كشید اومد با چادر روی بدن بندازه آفتاب به بدن نتاب ِ،حروم زاده ها با كعب ِ نی و تازیانه ریختند سر ِ زینب، ای حسین...
**************
من کيستم گداى تو يا ثامن ‏الحجج
 
شرمنده عطاى تو يا ثامن الحجج
 
باللَّه نمى‏روم بر بيگانگان به عجز
 
تا هستم آشناى تو يا ثامن‏ الحجج
 
از کار ما گره نگشايد کسى مگر
 
دست گره گشاى تو يا ثامن الحجج
 
تا آخرين نفس نکشم دست التجا
 
از دامن ولاى تو يا ثامن الحجج
 
خواهم ز بخت همت و از حق سعادتى
 
تا سر نهم به پاى تو يا ثامن الحجج
 
باشد صفاى صبح نيشابور يادگار
 
ز انفاس جان فزاى تو يا ثامن‏ الحجج
 
دارلشفاست کوى تو و خود تويى طبيب
 
درد من و دواى تو يا ثامن ‏الحجج
 
هستى چو پاره تن پيغمبر خدا
 
جان جهان فداى تو يا ثامن‏ الحجج
 
بنما عنايتى به مؤيد که نسپرد
 
راهى به جز رضاى تو يا ثامن ‏الحجج
**************
 
 من دست خالی آمدم ، دست من و دامان توسرتا به پا درد و غمم، درد من و درمان تو
 
 
 
تو هر چه خوبی من بدم ، بیهوده بر هر در زدمآخر به این در آمدم ،باشم کنار خوان تو
 
 
 
من از هر دررانده ام ، من رانده ی وامانده امیا خوانده یا نا خوانده ام ،اکنون منم مهمان تو
 
 
 
پای من از ره خسته شد، بال و پرم بشکسته شدهر در به رویم بسته شد، جز درگه احسان تو
 
 
 
گفتم منم در می زنم ،گفتی به تو سر می زنممن هم مکرر می زنم ،کو عهد و کو پیمان تو؟
 
 
 
سوی تو رو آورده ام، ای خم سبو آورده اممن آبرو آورده ام، کو لطف بی پایان تو؟
 
 
 
حال من گوشه نشین، با گوشه ی چشمی ببینجز سایه ی پر مهرتان، جایی ندارم جان تو
 
 
من خدمتی ننموده ام، دانم بسی آلوده اماما به عمری بوده ام، چون خار در بستان تو
*************
قربون صفات برم،از راه دوری اومدم نام رضا چارة هر مشکل استشاه غریب و این همه سائل کنار خوددرد و درمان من امام‌ رضاست دوباره جمعه آمد یار ما کو محبوب دل حضرت زهراست ابوالفضلحضرت عباس(ع)من پسر خون خدا مهدیمحضرت قاسم بن الحسن(ع)
*******
 
سلام اى ضامن آهو رضا سلام اى مظهر ياهو رضا سلام اى کريم عترت رضا بانى سفره محبت رضا سلام اى نور ولايت رضا غربت پر شور ولايت رضا سلام اى روح عبادت رضا ياسمن سرخ شهادت رضا سلام اى جلوه قرآن رضا عابر کوچه ‏هاى ايمان رضا سلام اى تجلى هو رضا سلام اى دلبر مه‏ رو رضا سلام اى صفاى هستى رضا ساقى ميخانه هستى رضا سلام اى توسل حق رضا صوت خوش تکلم حق رضا سلام اى امام عاشق رضا دسته گل آل محمد رضا سلام اى نسيم رحمت رضا شکوفه ناز شقايق رضا سلام اى شمس حقيقت رضا سبزترين نور امامت رضا سلام اى ماه مدينه رضا کليم سيناى طريقت رضا سلام اى وارث مادر رضا حديث زخمهاى سينه رضا سلام اى ليله بدرم رضا شب تولد تو قدرم رضا منم منم عاشق بى‏قرارت چهارده سلام من نثارت
*********
کار تو همه مهر و وفا بود، رضا (ع) جان
پاداش تو، کی زهر جفا بود، رضا (ع) جان
آن لحظه که پرپر زدی و آه کشیدی
معصومه مظلومه (س)، کجا بود رضا (ع) جان؟
بر دیدنت آمد چو جوادت (ع) ز مدینه
سوز جگرش، یا ابتا بود رضا (ع) جان
تنها نه جگر، شمع‌صفت شد بدنت آب
کی قتل تو این گونه روا بود، رضا (ع) جان
تو ناله زدی، در وسط حجره و زهرا (س)
بالای سرت نوحه‌سرا بود رضا (ع) جان
یک چشم تو در راه، به دیدار جوادت (ع)
چشم دگرت کرب و بلا بود، رضا (ع) جان
جان دادی و راحت شدی از زخم زبان‌ها
این زهر، برای تو شفا بود رضا (ع) جان
از آتش این زهر، تن و جان تو می‌سوخت
اما به لبت، ذکر خدا بود رضا (ع) جان
روزی که نبودیم در این عالم خاکی
در سینه ما، سوز شما بود رضا (ع) جان
از خویش مران «میثم» افتاده ز پا را
عمری در این خانه گدا بود رضا (ع) جان
غلامرضا سازگار
***************
از داغ زهر پیکرم آتش گرفته است
گویی تمام بسترم آتش گرفته است
تر می‌کند لبان مرا کودکم ولی
از تشنگی، لب ترم آتش گرفته است
پا می‌کشم به خاک و نفس می‌زنم که شهر
از آه آه آخرم آتش گرفته است
حالا کبوتران به غمم گریه می‌کنند
از بال و پر زدن، پَرم آتش گرفته است
امشب تمام حجره من کربلا شده
یک جرعه آب، حنجرم آتش گرفته است...
حسن لطفی
***************
زهر جفا نیلی نموده پیکر من
یعنی رسیده لحظه‌ها‌ی آخر من
در بین حجره بر خودم می‌پیچم از درد
این چه بلایی بود آمد بر سر من
چشمم نمی‌بیند، زمین خوردم دوباره
این ضعف بسیارم شده درد سر من
درد کمر آخر امانم را بریده
تازه شبیه تو شدم ای مادر من
از روضه‌ها‌ی «تازیانه»، «میخ»، «سیلی»
آتش زبانه می‌کشد از باور من
با هر نفس خون جگر می‌ریزد از لب
آلاله می‌بارد کنار بستر من
شکر خدا این جا نبوده تا ببیند
این صحنه جان کندنم را خواهر من
تصویری از گودال و تلّ زینبیه
افتاده بین قاب چشمان تر من
محمد فردوسی
**************
آقایمان آمد عبا روی سرش بود
 
رنگ کبودی بر تمام پیکرش بود
در کوچه یاد ماجرای کوچه افتاد
یا فاطمه (س) یا فاطمه (س) ذکر لبش بود
دستی به پهلو دست دیگر روی دیوار
پهلو گرفتن یادگار مادرش بود
او در میان حجره‌ای دربسته اما
صدها فرشته در کنار بسترش بود
او دست و پا می‌زد ولی با کام عطشان
گویا که دیگر لحظه‌ها‌ی آخرش بود
اما تمام فکر و ذهنش کربلا بود
یاد غریبی‌ها‌ی جد بی‌سرش بود
مردم گریز کربلایم این‌چنین است
آمد جواد (ع) و لحظه آخر برش بود
اما به دشت کربلا جور دگر شد
اربابمان بالای نعش اکبرش بود
باید جوانان بنی‌ها‌شم بیایند
تا این بدن را بر در خیمه رسانند
حبیب باقرزاده
******
ای ضامن آهو همه بود و نبودم
قربان تو و لطف و عطای تو وجودم
جان می‌دهم آقا! عوضش عشق عطا کن
در معامله‌ای یک طرفه طالب سودم
در بین محبان تو آلوده‌ترینم
شرمنده از اینم که مطیع تو نبودم
گه گاه تو را دیدم و نشناختم ای وای
صد حیف که آغوش برایت نگشودم
گاهی به سر سفره کنار تو نشینم
همراه تو ای شاه غذا میل نمودم
یا فاطمه (س) می‌گویم و این اذن دخول است
راهم بده من سینه‌زن یاس کبودم
گفتم به شما شیعه اثنی عشرم، نه
از کودکی‌ام گریه کن جدّ تو بودم
در صحن دو چشم من از آن روز که وا شد
با گریه و با اشک حسینیه بنا شد
 
ای حضرت سلطان بنگر حال گدا را
از من بخر این ناله و این اشک و بکا را
پر باز نکردی و کرم لااقل آقا
وا کن به روی من یکی از پنجره‌ها‌ را
ای دست شفابخشی تو پنجره فولاد
انگار مسیح از تو گرفته است شفا را
این نقطه پایان محرم، صفر ماست
امضا بنما تذکره کرب و بلا را
امروز، دو ماه است عزادار شمائیم
سخت است در آریم ز تن رخت عزا را
در روز سیه‌پوشی‌مان مادرمان بست
با دست خودش دکمه پیراهن ما را
امروز ولی نیست توقع که بیاید
باید که کند دفع خطر شیر خدا را
جز اشک ندارم به کفم، شاید همین اشک
خاموش کند دامن ام النّجبا را
امروز که از زهر، ز پا تا سرتان سوخت
انگار دوباره، پس در مادرتان سوخت
 
تو آمدی و بود عبا بر سرت آقا
خون بود سفیدی دو چشم ترت آقا
وقتی به روی خاک نشستی به گمانم
شد زنده تو را خاطره مادرت آقا
ای لاله شاداب گلستان امامت
دست چه کسی کرد تو را پرپرت آقا
این کیست عمامه به سرش نیست؟ جواد است
از راه دراز آمده تاج سرت آقا
شد موقع تحویل امانات امامت
دادی به پسر خاتم انگشترت آقا
صد شکر سر تو به روی دامن او بود
وقتی که کشیدی نفس آخرت آقا
چشم تو به ره ماند و نیامد به کنارت
در موقع جان دادن تو خواهرت آقا
تشییع شدی لیک نه در زیر سم اسب
گل بود که می‌ریخت روی پیکرت آقا
کی با لب تشنه سرت از پشت بریدند؟
آیا پی انگشترت، انگشت بریدند؟
سعید توفیقی
************
دوباره، زنم پر به سوی خراسان
به ذکر زیبای رضا جان
امام دل‌ها، عزیز زهرا، تو را خوانم با چشم گریان
 
اَنتَ فی قلبی مولا، امام هشتم ما، یا غریب الغربا
یا غریب الغربا
 
همیشه، کنم از لطف و خوبی‌ات یاد
بهشت من صحن گوهر شاد
ز غم بشکستم، ببین که بستم، دخیلی بر پنجره فولاد
دست من و دامانت، چشم من و احسانت، ای بحر جود و سخا
یا غریب الغربا
 
به حجره، زدی تو دست و پا رضا جان
فلک از ماتمت پریشان
به غربت تو، شده فاطمه، نظاره‌گر با چشم گریان
 
غرق سوز و ناله‌ام، پرپر شده لاله‌ام، جان امّ ابیها
یا غریب الغربا
امیر عباسی
***
روی قلبم حک شده
یا علی بن موسی الرضا
امید دلای خسته‌ای
کلید درای بسته‌ای
پناه دلای خسته‌ای
امام هشتم دین خدایی
امید اول و آخر مایی
پسر فاطمه امام رضایی
از سوز زهر، مضطر می‌شی
بین حجره، پرپر می‌شی
آقا
جیگرت، پر شرر شده
پسرت، پیش تو پر زده
پا شو که، جوادت اومده
شهید آتیش زهر جفایی
وارث غربت آل عبایی
پسر فاطمه امام رضایی
سقا خونه‌ت، دارالشفاست
ایوون طلات، عرش اعلاست
کرمت، کرم فاطمه است
حرمت، حرم فاطمه است
قسمت، قسم فاطمه است
تو پناه من بی سر و پایی
تو رئوف و غریب الغربایی
پسر فاطمه امام رضایی
کربلای ایرانی تو
ما رعیت و سلطانی تو
طلوع خدا نور مشرقین
ولی منی توی عالمین
صاحب بیرق یا حسین
صاحب پرچم کرب و بلایی
بانی روضه کرب و بلایی
پسر فاطمه امام رضایی
***
ماتم جانسوز شمس الشموس است
ثامن الائمه سلطان طوس است
قبله هفتم، امام هشتم
یا صاحب الزمان سرت سلامت
چشمم مانده به در بیا جوادم
در لحظه آخر برس به دادم
از زهر مأمون، شد جگرم خون
یا صاحب الزمان سرت سلامت
بنما نظاره‌ای روح و روانم
زهر مأمون زده آتش به جانم
سوزد جگرم، تقی پسرم
یا صاحب الزمان سرت سلامت
ای عزیز دل زهرای اطهر
نور دو چشمان موسی بن جعفر
جان جوادت، بنما عیادت
در مرگ و برزخ و صحرای محشر
دستم به دامانت ای گل خوشبو
ثامن الائمه ضامن آهو
جان جوادت بنما عیادت
در مرگ و برزخ و صحرای محشر
ای امام رئوف جان دو عالم
پاره‌ای از تن نبی اکرم
جان جوادت بنما عیادت
در مرگ و برزخ و صحرای محشر
***
وای مادر مددی کن جگرم می‌سوزدکه نه تنها جگرم پا به سرم می‌سوزدزهر اثر کرده به زانو و ستون فقراتجگرم پاره شده تا کمرم میسوزدکسی آید ز وفا چشم جوادم گیردپیکرم پیش نگاه پسرم می‌سوزدهمره هر نفسم خون ز لبم می‌پاشدتار میبینم و چشمان ترم می‌سوزدچون مقطع شده حرفم ، پی اخبار ولادود می‌گویم و بر لب جگرم می‌سوزد
***
شاعر غلامرضا سازگار
پرپر شده در طوس، گل باغ امامت
رضا رفت، ز دنیا (2)
یا حضرت معصومه، سرت باد سلامت
رضا رفت، ز دنیا(2)
افسوس، که کشتند غریب الغربا را
از شیعه گرفتند، معین الضعفا را
رضا رفت، ز دنیا (2)
تا روز جزا داغ رضا، بر جگر ماست
تشییع غریبانه او در، نظر ماست
رضا رفت، ز دنیا (2)
این ناله شیعه است که بر عرش رسیده
این اشک جواد است، که از دیده چکیده
رضا رفت، ز دنیا (2)
شیعه، همه جا ناله زهراست به گوشش
تابوت جگرپاره زهراست به دوشش
رضا رفت، ز دنیا (2)
در طوس شده، باغ گل فاطمه پرپر
معصومه! بیا گریه کن از داغ برادر
رضا رفت، ز دنیا (2)
امشب زند از داغ رضا، بر سر و سینه
معصومه به قم، فاطمه در شهر مدینه
رضا رفت، ز دنیا (2)
افسوس که داغ دل زهرا شده تازه
زن های خراسان، پی تشییع جنازه
رضا رفت، ز دنیا (2)
*************
شاعر ناشناس
کار تو همه مهر و وفا بود رضا جان
پاداش تو، کی زهر جفا بود رضا جان
آن لحظه که پرپر زدی و آه کشیدی
معصومه مظلومه، کجا بود رضا جان
بر دیدنت آمد چو جوادت ز مدینه
سوز جگرش، یا ابتا بود رضا جان
تنها نه جگر، شمع صفت شد بدنت آب
کی قتل تو اینگونه روا بود، رضا جان
تو ناله زدی، در وسط حجره و زهرا
بالای سرت نوحه سرا بود رضا جان
یک چشم تو در راه، به دیدار جوادت
چشم دگرت کرب و بلا بود، رضا جان
جان دادی و راحت شدی از زخم زبان ها
این زهر، برای تو شفا بود رضا جان
از آتش این زهر، تن و جان تو می سوخت
اما به لبت، ذکر خدا بود رضا جان
روزی که نبودیم در این عالم خاکی
در سینه ما، سوز شما بود رضا جان
از خویش مران «میثم» افتاده ز پا را
عمری درِ این خانه گدا بود رضا جان
********
شاعر غلامرضا سازگار
ای غریب خراسان سیدی یا رضاجان
داغ تو بر دل ما چشم ما بر تو گریان
یا علی ابن موسی (2)
سینه ات پر شراره دیده ات پر ستاره
هم غمت بی شماره هم جگر پاره پاره
یا علی ابن موسی (2)
غصه ها در نهادت شیعه گرید به یادت
بر روی صورتت ریخت اشک چشم جوادت
یا علی ابن موسی (2)
جان عالم فدایت مانده بر لب دعایت
جای معصومه خالی تا بگرید برایت
یا علی ابن موسی (2)
ملک دل را حبیبی، درد جان را طبیبی
پس چرا یابن زهرا در خراسان غریبی؟
یا علی ابن موسی (2)
*********
شاعر ناشناس
از داغ زهر پیکرم آتش گرفته است
گوئی تمام بسترم آتش گرفته است
تر می کند لبان مرا کودکم ولی
از تشنگی، لب ترم آتش گرفته است
پا می کشم به خاک و نفس می زنم ز درد
جانم ز آه آخرم آتش گرفته است
اینجا کبوتران به غمم گریه می کنند
از بال و پر زدن، پرم آتش گرفته است
پیچیده ام به خویش و دل چاک چاک من
با ناله های مادرم آتش گرفته است
امشب تمام حجره من کربلا شده
یک جرعه آب! حنجرم آتش گرفته است
امشب دوباره خیمه آتش کشیده را
می بینم و سراسرم آتش گرفته است
سرها به روی نیزه و سر نیزه ها به تن
وز شعله باغ پرپرم آتش گرفته است
فریاد دختری ز دل خیمه می رسد
عمه کمک که معجرم آتش گرفته است
***********
  امام رضا ( نوحه دوم )
کاشکی می‌شد در حرم امام رضا پر می‌زدم مثلِ گدای آشنا، حلقه بر این در می‌زدم اینجا پناه عالمینه یا حرم امام حسینه؟ رضا گل و باغ و بهارم رضا همه دار و ندارم کاش می‌شد کبوتر صحن امام رضا بودم مشغول اشک و ناله و زمزمه و دعا بودم کنـار ایـوون طلایـش یه لحظه می‌شدم فدایش رضا گل و باغ و بهارم رضا همه دار و ندارم امام رضا هم خوبا هم بدا رو دعوت می‌کنه ناز گدا رو می‌خره، با او رفاقت می‌کنه زوّارشو تحویل می‌گیره سـوا نکـرده می‌پذیره رضا گل و باغ و بهارم رضا همه دار و ندارم مهربون مهربونا، از همه مهربون‌تره می‌دونه من کیَم، ولی آبرومو نمی‌بره رخصت میده دورش بگردم انگار که من گناه نکردم
رضا گل و باغ و بهارم رضا همه دار و ندارم غیر امام رضا، کسی ضامن آهو نمی‌شه حتی شتر هم ناامید از کرم او نمی‌شه به زائرش داده بشارت سه مرتبه میاد زیارت رضا گل و باغ و بهارم رضا همه دار و ندارم بس‌که آقا مهربونه به من زیادی رو داده می‌خواسته رسوام نکنه هی به من آبرو داده مهربونه به روم می‌خنده به روی کسی در نمی‌بنده رضا گل و باغ و بهارم رضا همه دار و ندارم خدا کنه اجازۀ عرض ارادتم بده به این ارادت شب و روز همیشه عادتم بده یه شب در این حرم بمونم بالای سر نماز بخونم رضا گل و باغ و بهارم رضا همه دار و ندارم
***********
 
دوست دارم صدات كنم تـوهـم منونـيگا كـني
 
مـن تـورونـيگا كـنـم تـوهـــم مـنــوصدا كني
 
قـربـون چـشـا ت بـرم ا ز راه دوري اومـدم
 
جا ي دوري نـمــيـره اَ گَـه به مـن نـيگا كني
 
دل مـن زنـد و نِـيِـه تـو ئي كه تنها مـيـتـوني
 
قـفـســـو و ا كـنــي و پــرنـــده رو رهـا كني
 
ميشه كـنـج حـرمـت گـوشـۀ قـلـب مـن با شـه
 
مـيـشــه قـلـب مـنـو مـثـل گـنـبـدت طلا كني
 
توسرت شـلـوغـه زيردست وپا ت فـراوونَـن
 
ازخـدا مـيـخـــوام كـمـي به زيرپا نـيگا كني
 
تـوغـريبي و مـنـم غـريـبـم ا مّـا چي مـيـشـه
 
ايـن دل غــــريـبـه روبــا خــودت آشـنا كني
 
دوست دارم توايوون آئينه ات صبح تاغروب
 
مـن با تـوصـفــا كـنــم تـوهــم مـنـودعا كني
 
به و فا ي كـفـتـراي حـرمت مـنـم مـيـخـوام
 
كـفــتـري با شـم كه تـنـهـا تـومـنـوهـوا كني
 
د لـمـو گـره زدم به پـنجره ات دارم مـيـرم
 
دوست دارم تا من ميام زودگره هارووا كني
 
صدهزاردفعه ام شده پاي ضريح زارميزنم
 
تا د لـت يه با ر بـسـوزه د ر د مـو دوا كني
 
دوست دارم كه ازحالا توصبح محشرهميشه
 
من رضا رضا بگـم تـوهـم مـنـو رضا كني
*************
 
قــــربون کـــــبوتران حـــــــرمت قـــربون این همه لطف و کــرمت
 
از روزی که بـا تــو آشـــنا شــدم مــــورد مـــرحـــمت خــــدا شـدم
 
گفته ای هر که بـیاد به پا بـــوسم تــو گرفتاری به دادش می رســـم
 
گفته ای هــر که بــیاد بــه دیــدنم مــن میام سه جا بهش سر می زنم
 
اومدم سوی تو مولا ای عــزیز دل زهرا
 
یا حـــبیبی یـا رضـا جان(2)
 
منم امــروز بــه زیــارت اومدم بـــه امــیدی در خونت او مـــدم
 
تــوی قبــرم آــقا جـون منتظرم کــه بــزازی کــف پــا تو رو ســرم
 
الهــــی بـــرات بمیرم رضـــا جان به تو اسیرم
 
یا حـــبیبی یـا رضـا جان(2)
 
حال که از گناه پَــرم ســـوخته شــده چـــشم مــن بـه گـنبدت دوخته شده
 
آقــــا جـــون جـــون جـواد شـفام بده هر چی که ازت می خوام رضا بده
 
رضا جون دوست دارم دوست دارم ز فــــراغت آقــا جـــون دل نــدارم
 
الهــــی بـــرات بمیرم رضـــا جان به تو اسیرم
 
یا حـــبیبی یـا رضـا جان(2)
 
اومـــدم با دل پر خــون سوی تــو اومـــدم تــا کـــه بـبینم روی تـــو
 
اومــــدم تـــا عــقده از دل وا کـنم اومـــدم ایـــنجا تـــو را پــیدا کنم
 
یه روزی میاد که زیر خاک باشم کی می شه که از گناهام پاک بشم
 
الهــــی بـــرات بمیرم رضـــا جان به تو اسیرم
 
یا حـــبیبی یـا رضـا جان(2)
 
آقـــا جـون، جون جواد راهم بــده هر چی که می خوام ازت رضا بــده
 
دوری یَم از بدی و زشــتی بــده بـــــیا بـــا خدا مـــن و آشــــتی بـــده
 
دل عــــاشــقا برات پر مـی زنه گــــــدا رو بـــبین داره در می زنـــه
 
چی می شه به قلب خستم جون بدی خـــودتُ امـــروز بــه مــا نشون بدی
 
بــــیا ای نـــور دو چـــشمان تـــرم مـــی دونـــی کـسی رو جز تو ندارم
 
ای غریبْ شاه خراسان رس به فریادم رضا جان
 
یا حـــبیبی یـا رضـا جان(2)
 
عـــمریه در خـــونت در می زنم هی شبا این در و اون در می زنم
 
می دونم از هــمه رو سیاه تـــرم اما عـیدی مو بده می خوام بــــرم
 
یا حـــبیبی یـا رضـا جان(2)
**************
(تشـــنه ســـقا خونتم، مـــولا رضـــا جـــان
(سائل مهمون خونتم، مـــولا رضــــا جـــــان
(اگـــر تو جونـــمُ بــخوای، حــــرفی ندارم)
(رو خـــاک پـای نـوکرات، ســر مـــی گذارم)
نــــوکریِ نـــوکر تــــو، بـــهتر ز شـــاهان
(جــــارو کـــــــشی حـــرمت، مـــلک ســـلیمان
مولا مولا یا امام رضا(4)
مـــرغم و در دام تـــوام، مـــــــولا رضا جـــان
کـــبوتر بام تـــــــــوام مــــولا رضــا جـــــان
هـــر کسی خاطر خواهِ یــه دلـــبر نـــازنینه
برای دیدارش همیشه سر راهش می شـــــینه
دل مــــــــــن اســــــیر رویِ، دلکش نگارمه
دیــــگه آروم نــــداره، تــا روی یار رو ببینه
مولا مولا یا امام رضا(4)
عـــاشق دیــــدار تـــوام، مـــولا رضـــا جــان
عـــبد گـــفتار تـــوام، مـــــــولا رضـــا جـــان
ضــــــریح و بـــارگـــاه تـــو، بـــاغ بـــهشتم
مـــــحبت و مــــهربونیت، عـــــین ســـرشتم
بــــه خــــاک آستـــان، بنـــشسته ام مــــن
بـــه پـــنجره فـــولاد تـــو، دل بـــسته ام مـــن
مولا مولا یا امام رضا(4)
****
 
*رو میکنم با چشم تر    به مشهدِ امام رضا
                      دلم همش پَر می کِشه   تا گنبدِ امام رضا
آه... خوشا به    حالِ زائرای تو
               منم غلامِ        نوکرای تو
امام رضا فدات شم      فدای رویِ ماهت
دعا کن آقا که منم      شهید بشم تو راهِت
یا ضامن آهو...
*پنجره فولادِت آقا به درد عاشقا دواس
                 مشهدِ تو برای ما         مدینه و کرببلاس
آه... من اومدم با دو دستِ خالی       عنایتی یا    مَولَی الموالی
فقیرِ عاصی و بَدَم        خوب میدونی آقاجون
                     تو سائلا رو از خونَت         نمی رونی آقاجون
یا ضامن آهو... *بشنو نوای عشقه یا     ابا الجوادِ عاشقات
                 زیر لَحَد امام رضا       بِرِس به داد عاشقات
   آه ... میون قبرم       ای هل اتایی
بیچاره میشم       اگر نیایی
به حَشر و میزان و صراط ،      ای بر دو عالم ارباب
به حق زهرا (س) مادرِت      سینه زنات رو دریاب
یا ضامن آهو...
************
 

شروع مجلس ترحیم

✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧

مجلس ترحیم

✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧

بسم الله الرحمن الرحیم

* قالو *

۞ إنّا لله و إنّا إليهِ رَاجعُون ۞

✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧

✔️ با تسلیم به مشیت الهی

و با نهایت تاسف و تاثر

در گذشت شادروان

مرحوم / مرحومه

......

تسلیت عرض میکنم

✔️ از لسان خودم و همه شما بزرگواران

مصیبت وارده را خدمت همه بازماندگان

تسلیت عرض نموده

از خداوند متعال برای دودمان محترم .... ،

صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت دارم.

✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧

متقابلا از

✔️ از لسان گرم خانواده های مصاب

از همه شما سروران عزیز که قدم رنجه فرمودید

وبا خانواده های مصاب اعلام هم دردی نمودید

کمال تقدیر و تشکر به عمل می آید.

✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧

✔️ ان شاء الله که بازماندگان بتوانند

در شادی های شما عزيزان جبران زحمت نمایند

✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧

انشاالله که مهمان سفره احسان و کرم اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) قرار بگیرند.

هدیه نثار شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا

رفتگان گذشتگان این جمع

مخصوصا مرحوم / مرحومه مجلس به نام بخوانید

۞ رحم الله من قرا الفاتحه مع الصلوات ۞

✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧

بسم الله الرحمن الرحیم

اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ

وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ

اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ،

تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ

اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ

اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ

وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ

هدیه نثار شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا

رفتگان گذشتگان این جمع

مخصوصا مرحوم / مرحومه مجلس به نام بخوانید

۞ رحم الله من قرا الفاتحه مع الصلوات ۞

•┄┅═══••↭••═══┅┄•