شهادت امام التّقی الجواد *محمد تقی(ع) روضه
روضه امام_جواد_ع
روضه امام_جواد_ع
زِ سوزِ غم پَرِ پروانه میسوخت
زِ داغ لاله ای گلخانه میسوخت
زِ آوای جواد آن جان زهرا
نهالِ گلشنِ جانانه میسوخت
وجودش را شرر زد آشنایی
که از جورش دل بیگانه میسوخت
میان حجره بود و ناله میکرد
به حالِ وی دلی آنجا نمیسوخت
◾️آی عاشقان ائمه ی معصوم امشب شب شهادت امام جواد میوه ی دل امام رضاست، خوش به حالِ اون عزیزانی که امشب کاظمین زائر حرم امام جوادند،امشب با امام زمان برای غربت امام جواد اشک میریزند، حالا هر کجای این مجلس نشستی دلتو روانه ی حرم باصفای امام جواد کن
روضه ی امام جواد دل آتیش میزنه غربت امام جواد دل میسوزونه، جوان ترین امامه، قربون مظلومیتت برم آقاجان هر کسی زنش محرم رازشه هر کسی درد و دلی داشته باشه به زنش میگه، اما بمیرم برای غریبی تو که زنت قاتلت شد،اُمُ الفضل آقا رو مسموم کرد،امام جواد هی صدا میزد جگرم از تشنگی داره میسوزه
اما برای اینکه صدای ناله ی امام رو همسایه ها نشنوند اُمُ الفضل به کنیزا گفت پشت دربِ حجره کف بزنید و هلهله کنید تا کسی صدای حضرت رو نشنوه خدایا آقا داره از سوز زهر به خودش می پیچه، چه کشید امام جواد اون ساعتی که اُمُ الفضل درِ حجره رو بست و دستور داد شادی کنند.
دلم از بیکسی در التهاب است
خدایا ناله هایم بی جواب است
کِشم پا بر زمین از سوزِ این زهر
نوایِ کامِ خشکم آب آب است
قربون عمر کوتاهت برم بیست و پنج سال بیشتر نداشت،آی مردم، آی مسلمونا کجای عالم سراغ دارین کسی تشنه باشه هی صدا بزنه جگرم داره میسوزه، اما کف بزنند و هلهله کنند، بمیرم برای لبهای خشک آقا مثل جدش حسین تشنه لب غریبانه جان داد
اون زنِ ملعونه دستور داد بدن امام جواد رو بالای بام ببرند، بدن امام جواد سه روز بالای بام بود اونم زیر آفتاب سوزان
یک روز یکی از شیعیانِ امام جواد از کوچه رد میشد، نگاه کرد دید کبوترها بالهاشونو باز کردن و سایبان کردن، پرسید بالای بام چه خبره؟ گفتن مگه نمیدونی بدنِ میوه ی دل زهرا جواده
آی کبوترا شما اومدین روی بدن امام جواد سایه انداختین اما شما که کربلا نبودین بجای شما اسبها بر بدن جگر گوشه ی زهرا امام حسین تاختند، شیعه ها بدن امام جواد رو گلبارون کردن، اما بمیرم برای امام حسین عوض گُل روی بدنش نیزه شکسته بود، شمشیر شکسته بود، وقتی زینب کنارِ بدن برادر آمد باور نمی کرد این همون حسینی باشه که چند لحظه پیش زیر گَلوشو بوسیده بود از روی تعجب صدا زد آیا تو حسینِ منی؟ آیا تو برادرِ منی؟
حسین آرامِ جانم
حسین روح و روانم
حسین درمان دردم
حسین دورِت بگردم
روضه امام جواد الائمه(ع)
روضه امام جواد الائمه(ع)
زِ سوزِ غم پَرِ پروانه میسوخت
زِ داغ لاله ای گلخانه میسوخت
زِ آوای جواد آن جان زهرا
نهالِ گلشنِ جانانه میسوخت
وجودش را شرر زد آشنایی
که از جورش دل بیگانه میسوخت
میان حجره بود و ناله میکرد
به حالِ وی دلی آنجا نمیسوخت
◾️آی عاشقان ائمه ی معصوم امشب شب شهادت امام جواد میوه ی دل امام رضاست، خوش به حالِ اون عزیزانی که امشب کاظمین زائر حرم امام جوادند،امشب با امام زمان برای غربت امام جواد اشک میریزند، حالا هر کجای این مجلس نشستی دلتو روانه ی حرم باصفای امام جواد کن
روضه ی امام جواد دل آتیش میزنه غربت امام جواد دل میسوزونه، جوان ترین امامه، قربون مظلومیتت برم آقاجان هر کسی زنش محرم رازشه هر کسی درد و دلی داشته باشه به زنش میگه، اما بمیرم برای غریبی تو که زنت قاتلت شد،اُمُ الفضل آقا رو مسموم کرد،امام جواد هی صدا میزد جگرم از تشنگی داره میسوزه😭😭😭اما برای اینکه صدای ناله ی امام رو همسایه ها نشنوند اُمُ الفضل به کنیزا گفت پشت دربِ حجره کف بزنید و هلهله کنید تا کسی صدای حضرت رو نشنوه خدایا آقا داره از سوز زهر به خودش می پیچه، چه کشید امام جواد اون ساعتی که اُمُ الفضل درِ حجره رو بست و دستور داد شادی کنند.
دلم از بیکسی در التهاب است
خدایا ناله هایم بی جواب است
کِشم پا بر زمین از سوزِ این زهر
نوایِ کامِ خشکم آب آب است
قربون عمر کوتاهت برم بیست و پنج سال بیشتر نداشت،آی مردم، آی مسلمونا کجای عالم سراغ دارین کسی تشنه باشه هی صدا بزنه جگرم داره میسوزه، اما کف بزنند و هلهله کنند، بمیرم برای لبهای خشک آقا مثل جدش حسین تشنه لب غریبانه جان داد😭😭😭 اون زنِ ملعونه دستور داد بدن امام جواد رو بالای بام ببرند، بدن امام جواد سه روز بالای بام بود اونم زیر آفتاب سوزان
یک روز یکی از شیعیانِ امام جواد از کوچه رد میشد، نگاه کرد دید کبوترها بالهاشونو باز کردن و سایبان کردن، پرسید بالای بام چه خبره؟ گفتن مگه نمیدونی بدنِ میوه ی دل زهرا جواده😭😭😭آی کبوترا شما اومدین روی بدن امام جواد سایه انداختین اما شما که کربلا نبودین بجای شما اسبها بر بدن جگر گوشه ی زهرا امام حسین تاختند، شیعه ها بدن امام جواد رو گلبارون کردن، اما بمیرم برای امام حسین عوض گُل روی بدنش نیزه شکسته بود، شمشیر شکسته بود، وقتی زینب کنارِ بدن برادر آمد باور نمی کرد این همون حسینی باشه که چند لحظه پیش زیر گَلوشو بوسیده بود از روی تعجب صدا زد آیا تو حسینِ منی؟ آیا تو برادرِ منی؟
حسین آرامِ جانم
حسین روح و روانم
حسین درمان دردم
حسین دورِت بگردم
روضه امام جواد الائمه(ع)
روضه امام جواد الائمه(ع)
زِ سوزِ غم پَرِ پروانه میسوخت
زِ داغ لاله ای گلخانه میسوخت
زِ آوای جواد آن جان زهرا
نهالِ گلشنِ جانانه میسوخت
وجودش را شرر زد آشنایی
که از جورش دل بیگانه میسوخت
میان حجره بود و ناله میکرد
به حالِ وی دلی آنجا نمیسوخت
◾️آی عاشقان ائمه ی معصوم امشب شب شهادت امام جواد میوه ی دل امام رضاست، خوش به حالِ اون عزیزانی که امشب کاظمین زائر حرم امام جوادند،امشب با امام زمان برای غربت امام جواد اشک میریزند، حالا هر کجای این مجلس نشستی دلتو روانه ی حرم باصفای امام جواد کن
روضه ی امام جواد دل آتیش میزنه غربت امام جواد دل میسوزونه، جوان ترین امامه، قربون مظلومیتت برم آقاجان هر کسی زنش محرم رازشه هر کسی درد و دلی داشته باشه به زنش میگه، اما بمیرم برای غریبی تو که زنت قاتلت شد،اُمُ الفضل آقا رو مسموم کرد،امام جواد هی صدا میزد جگرم از تشنگی داره میسوزه😭😭😭اما برای اینکه صدای ناله ی امام رو همسایه ها نشنوند اُمُ الفضل به کنیزا گفت پشت دربِ حجره کف بزنید و هلهله کنید تا کسی صدای حضرت رو نشنوه خدایا آقا داره از سوز زهر به خودش می پیچه، چه کشید امام جواد اون ساعتی که اُمُ الفضل درِ حجره رو بست و دستور داد شادی کنند.
دلم از بیکسی در التهاب است
خدایا ناله هایم بی جواب است
کِشم پا بر زمین از سوزِ این زهر
نوایِ کامِ خشکم آب آب است
قربون عمر کوتاهت برم بیست و پنج سال بیشتر نداشت،آی مردم، آی مسلمونا کجای عالم سراغ دارین کسی تشنه باشه هی صدا بزنه جگرم داره میسوزه، اما کف بزنند و هلهله کنند، بمیرم برای لبهای خشک آقا مثل جدش حسین تشنه لب غریبانه جان داد😭😭😭 اون زنِ ملعونه دستور داد بدن امام جواد رو بالای بام ببرند، بدن امام جواد سه روز بالای بام بود اونم زیر آفتاب سوزان
یک روز یکی از شیعیانِ امام جواد از کوچه رد میشد، نگاه کرد دید کبوترها بالهاشونو باز کردن و سایبان کردن، پرسید بالای بام چه خبره؟ گفتن مگه نمیدونی بدنِ میوه ی دل زهرا جواده😭😭😭آی کبوترا شما اومدین روی بدن امام جواد سایه انداختین اما شما که کربلا نبودین بجای شما اسبها بر بدن جگر گوشه ی زهرا امام حسین تاختند، شیعه ها بدن امام جواد رو گلبارون کردن، اما بمیرم برای امام حسین عوض گُل روی بدنش نیزه شکسته بود، شمشیر شکسته بود، وقتی زینب کنارِ بدن برادر آمد باور نمی کرد این همون حسینی باشه که چند لحظه پیش زیر گَلوشو بوسیده بود از روی تعجب صدا زد آیا تو حسینِ منی؟ آیا تو برادرِ منی؟
حسین آرامِ جانم
حسین روح و روانم
حسین درمان دردم
حسین دورِت بگردم
روضه امامجوادالائمه ع
روضه امامجوادالائمه ع
"اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً"
تمام عمر پی اشتباه می گردم
میان راهم و دنبال راه می گردم
تو در منی و من آن چشمه ی سیاه دلم
که بی قرار دنبال ماه می گردم
عزیز مصرِ پیمبر تو هستی اما من
به جستجوی تو در بین چاه می گردم
چگونه دور تو گردم منی که درهمه عمر
به دور از تو و دُور گناه می گردم
الا که گوشه ی چشمت غم از جهان ببرد
اگر نگاه کنی رو به راه می گردم
* "کُلُّهم نورٌ واحد" فرقی نداره جوادالائمه با امام رضا،امام رضا با امام زمان...امام رضا علیه السلام شنید، مُوفق خادم جوادالائمه، آقازاده ی امام رضا رو از یک دری میبره توی خونه که کمتر مردم سر راهش بیان،امام رضا برای جوادالائمه نوشت:عزیز دلم!جوادم! این مردم با یه امیدی در خونه ی تو میان،بابا از همون جایی ردشو که سائلان میان سر راهت صف میکشن....یا امام رضا! امشب به آقازاده ات سفارش مارو هم بُکن...*
به این امید که گیری به کف مهارم را
عنان به دست در این بارگاه می گردم
مگو که راه ندارم به روضه ی جدَّت
میان روضه پی سر پناه می گردم
برای دیدنت ای مَردِ روضه ی گودال
شبیه فاطمه در قتلگاه می گردم
حسی غریب دور و برم را گرفته است
آتش حوالی جگرم را گرفته است
بغضی هوای چشم ترم را گرفته است
غصه به روی شانه، سرم را گرفته است
امشب که شمعِ حجلۀ دارالعزا شدم
آتش به جانِ روضۀ ابن الرضا شدم
*یا امام رضا! مدد آقا،از جگر گوشه ات میخوام بخونم....فرمود:هر وقت کار سخت میشه،یا حاجت مهمی دارید،روبروی گنبد امام رضا که می ایستید،گردن کج کن بگو:آقا! تو رو به جانِ جوادت...*
با رنج و غم گذشت همه زندگانی اش
خون گشت لحظه لحظه دل آسمانی اش
قاتل نشسته فاتحه خوانه جوانی اش
له کرده زیر پای حسد مهربانی اش
ای نور چشم فاطمه، عالم فدای تو
ای حضرت جواد بمیرم برای تو
*چرا میگی بمیرم برای تو؟ آخه اگه خوب گوش بدی،از داخل یه حجره ی در بسته،داره صدای ناله اش میاد،مثل جد غریبش هی میگه:آه جگرم...*با پنجه ی گرگ ها دریده نمیشه
دیگه سرت از پشت بریده نمیشه
*میون این همه هلهله ها یه وقت اُم فضل دید یه کنیزی یه ظرف آب دستش گرفته،داره نزدیک حجره میشه،با تعجب گفت:کجا؟آب برا چی داری می بری؟ گفت:دارم برا پسر فاطمه می برم،جگرم رو ناله هاش آتیش زده،ببین هی داره میگه آه جگرم...ظرف آب رو گرفت محکم رو زمین زد،گفت:اینجا ایستادم ببینم با لب تشنه جون میده...آی گریه کن ها! کربلا هم انگار فقط یه نفر صدای حسین رو شنید،هلال سپرش رو پر از آب کرده،نزدیک گودال یه وقت دید نانجیب از گودال بیرون اومد،همه بدنش داره میلرزه،سئوال کرد،کجا داری میری؟آب برا کی داری می بری؟گفتم:برای پسر فاطمه می برم،دستارش رو باز کرد،گفت: بیهوده زحمت کشیدی،سر ابی عبدالله رو نشون داد...گفتم:نانجیب تو که کار خودت رو کردی،دیگه چرا بدن نحست داره میلرزه؟گفت:هلال!گوشه ی گودال لحظه ی آخر،هیچ خانومی نبود،اما وقتی خنجر روی گلو گذاشتم،یه وقت دیدم یه صدایی میاد:"بُنیَّ قَتَلوکَ عَطشانا"...حسین..."صلی الله علیک یا سیدناالمظلوم یااباعبدالله..."اشکای چشمت رو روی دست بگیر،دستای التماس و گداییت رو بالا ببر،خدایا به جگر گوشه ی امام رضا،عجل لولیک الفرج...
نوحه امام جواد
ای شهید زَهرِ اَعدا
ای جواد آل طٰهٰ
کاظمین شد کرببلایت
جان به قربان مولا
سیّدی ای یابن الزهرا...
تا به گردون سوزِ آهَت
کنج حجره قتلگاهت
با لبِ تشنه تو رفتی
بَهرِ تو اشکِم شد روان
جان به قربان مولا
سیّدی ای یابن الزهرا...
قاتلَت چه بی وفا بود
امّ فَضلِ بی حیا بود
از غَمَت دل بی قرارم
ای جگر پارهٔ زهرا
سیّدی سیّدی یابن الزهرا...
گرچه مولا تشنه بودی
کِی به زیرِ دِشنه بودی
خیزد از قلبِم شراره
جدّ ت تنش پاره پاره
جان به قربان مولا
سیّدی ای یابن الزهرا...
کن دعا تا با خدا شَم
اهلِ خاکِ کربلا شم
چون شهید راه اسلام
من به راهت جان سِپارم
جان به قربان مولا
سیّدی ای یابن الزهرا...
شهادت امام التّقی الجواد *محمد تقی(ع)
روضه شهادت امام التّقی الجواد *محمد تقی(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
یا رب الحسین
بحق الحسین
اشف صدر الحسین
به ظهور الحجه
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
یا رب الحجة
بحق الحجة
اِشف صدر الحجة
بظهور الحجة
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد!
دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا
ز پشت پرده ی غیبت به ما نظر دارد
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
اهل ولا چو روی به سوی خدا كنند
اول برای یوسف زهرا دعا كنند
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم کن لولیک
الحجه بن الحسن
صلواتک علیه
و علی آبائه
فی هذه الساعه
و فی کل الساعه
ولیا و حافظا
و قائدا و ناصرا
و دلیلا و عینا
حتی تسکنه ارضک طوعا
وتمتعه فیها طویلا
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
صداش بزن یاصاحب الزمان
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
روضه_امام_جوادعلیه_السلام
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
۞ امام التقىُّ الجواد(ع)۞
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
۞ امام التقِىُّ جواد(ع)۞
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
به لطف خــدای ***جوادالائــمّه
گدایم، گـــدای*** جوادالائــمّه
غریبم نخوانید *** یاایهاالنّاس
شدم آشنای ***جوادالائــمّه
این زهر سینه سوز***ز من پر گرفته است
دردی که بود در دلم***از سر گرفته است
ای ام فضل کف مزن و***هلهله مکن
این هجره بوی روضه ی***مادر گرفته است
بمیرم برای دو کریم اهلبیت
یکی امام حسن، یکی امام جواد
هر دو به دست همسرانشون مسموم شدن و به شهادت رسیدن
همسری که همه ی دار و ندار مرد است
حال بر جان جواد ابن رضا افتاده
وسط حجره ی غربت زده ی دلتنگی
پسر فاطمه انگار ز پا افتاده
وقتی امفضله ملعون به حضرت سمّ خوراند،
اقا امام جواد صدا میزد
جگرم از تشنگی میسوزد
اقا جان یا جواد الائمه
همسرت پر زدنت را میدید
لرزه هاي بدنت را میدید
ناله میکردی و او کف می زد
تا کبودی تنت را میدید
اخه امفضله ملعون
اجازه نمیداد آب برای حضرت ببرند!
پای هر گریۀ تـو میخندید
خون بـه لب آمدنت را میدید
تشنه بودی و تـو را آب نداد
زخم خشک دهنت را میدید
برای اینکه ناله حضرت را همسایهها نشنوند
به کنیزها گفت پشت در حجره امام
هلهله کنید و کف بزنید تا کسی صدای حضرت رونشنود.
اجازه نمیداد کسی آب برای حضرت ببره!
گوشه هجره یکی بال و پرش می سوزد
نفس و حنجره و چشم ترش می سوزد
یک نفر نیست کمی آب بیارد به خدا
پسر فاطمه دارد جگرش می سوزد
یکی از کنیزها دلش سوخت
رفت داخل صحن حیاط ظرفی پر آب کرد
از کنار دیوار آهسته بهسمت حجره ابنالرضا رفت،
تا خواست در را باز کنه
امفضله ملعون دید
آومد ظرف را گرفت رفت توحجره
درحالی که آقا ی من وتو تشنه بود
آب رو روی زمین ریخت
بمیرم برات یا جواد الائمه
همره آب کـه می ریخت زمین
بر زمین ریختنت را میدید
چـه شبیه اسـت غریبی شـما
مجتبایی شدنت را میدید
کاش خواهر بـه کنارت می بود
حال هم چون حسنت را میدید
اما ای مردم به این مقدار اکتفا نکرد،
دستور داد آقا را بالای بام بردن
، سه روز بدن حضرت بالای بام!
خوبی پشت بام همین است ای غریب
پایِ کسی به سینه تو جانمی شود…
هرچند پشت بام جایت نبود و لیک
انصاف می دهی که ز گودال بهتر است…
بعد از سه روز شیعیان دیدند بدن آقا بدون عمامه و عبا داخل کوچه افتاده!
آمدند بدن حضرت رو گلباران کردند و بردند دفن کردن
گریز 1
لا یومک یوم یا ابا عبدالله
عرضم اینه : آقا شما میان حجره العطش میگفتی،
اما جد غریبت حسین میان گودی قتلگاه صدا میزد:
لشکر جگرم از تشنگی میسوزد.
هلال میگه : صدای العطش حضرت رو شنیدم،
ظرفی رو آب کردم به سمت قتلگاه،
دیدم شمر از گودال قتلگاه بیرون میآید،
گفت کجا؟ گفتم: آب برای حسین فاطمه ببرم؛
گفت هلال زحمت نکش من حسین رو سیراب کردم،
عبا رو کنار، سر بریده اباعبدالله
همه صدا بزنید یاحسین
گریز 2
لا یومک یوم یا ابا عبدالله
عرضم اینه : آقا شما میان حجره العطش میگفتی،
اما جد غریبت حسین میان گودی قتلگاه صدا میزد:
لشکر جگرم از تشنگی میسوزد.
هلال میگه : صدای العطش حضرت رو شنیدم،
ظرفی رو آب کردم به سمت قتلگاه،
دیدم شمر از گودال قتلگاه بیرون میآید،
گفت کجا؟ گفتم: آب برای حسین فاطمه ببرم؛
گفت هلال زحمت نکش من حسین رو سیراب کردم،
عبا رو کنار، سر بریده اباعبدالله
همه صدا بزنید یا حسین