وفات حضرت رسول و شهادت امام حسن مجتبی نوحه ۲

وفات حضرت رسول و شهادت امام حسن مجتبی نوحه ۱

وفات حضرت رسول و شهادت امام حسن مجتبی روضه۲

وفات حضرت رسول و شهادت امام حسن مجتبی روضه ۱

نوحه برای امام حسن وامام رضا (ع)وپیامبر(ص)


‍ #زنجیر_زنی #سینه_زنی
.
#امام_حسن #امام_رضا #رسول_الله
‍ سینه زنی امام حسن.امام رضا و پیغمبر
حضرت_فاطمه_عزابپامیکند


حضرت فاطمه /عزا به پا می‌کند
گریه در ماتم/ سه مقتدا می‌کند
ریزد از دیدۀ،/ شیعه اشک عزا
یا نَبی یا حسن، یا رضا یا رضا
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2)


درمدینه عیان / نشانۀ محشر است
آسمان تیره در/ ماتم پیغمبر است
بسته شد دیدۀ،/ خاتم الانبیا
یا نَبی یا حسن، یا رضا یا رضا
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2)

شیعه دست اَلم / به سینه و سر بزن
تیرباران شده / پیکر پاک حسن
گریه کن گریه کن، در غم مجتبی
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2)


فاطمه ناله از / غم پسر می‌کند
قاسم بن الحسن / پدر پدر می‌کند
گشته از گریه‌اش / ،خون دل مصطفی
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2)


وامصیبت که در/ آخر مـاه صفر
کُشته گردد رضا/ زادۀ خیرالبَشر
قلب او می‌شود،/ خون ز زهر جفا
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2)


در خراسان به پا / محشر کبری شده
تازه داغ دل / حضرت زهرا شده
کشته شد کشته شد، / نجل خیرالنّساء
یا نبی یا حسن، یارضایا رضا
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

 روضه حضرت رسول «ملک الموت»


روضه حضرت رسول «ملک الموت»
فاطمه کنار بستر بابا داره اشک می ریزه ...
اینقدر تو این ماه صفر حضرت زهرا سلام الله علیها بر بالین پیغمبر گریه کرده،
اینقدر بر بالین بابا ناله زده و اشک ریخته،
یا بقیة الله،
یه وقت دید یکی در زد ، اَمد پشت در ، تو کی هستی ؟
عرضه داشت یه مرد عرب هستم،
اُمدم دیدن پیغمبر ،فرمود :
حال بابام وخیمه،امروز ملاقاتی نداریم،
رفت،
ساعتی دیگه دق الباب کرد،
همون مرد عرب بود ،
خانم اجازه بدید، بیام بالین پیغمبر،
فرمود: تو رو خدا برو،بابام هیچ حالش خوب نیست ، داره به خودش می پیچه،
بار سوم که آمد،
پیغمبر ، فاطمه رو صدا زد،
دخترم این ملک الموته،
از احدی اجازه نمی گیره، از تو اجازه می گیره،
فاطمه جان برات حرمت قائل شده ،
در را باز کن
چهار ستون بدن فاطمه لرزید .
آمد خدمت رسول خدا . گلی را نشان داد به پیغمبر و عرضه داشت بو کن تا از این دنیا به دنیای جاوید منتقل شوید .
پیغمبر گریه کرد .
چی شده ؟
تکلیف امت گنهکارم چی می شه ؟

جبرئیل نازل شد ، یا رسول الله حق سلامت رساند ، عوالم بالا آماده حضور شما هستند
(پیامبر رحمته ، لحظات آخر عمرش هم به فکر من گنهکاره . )
جبرئیل عرضه داشت .
خداوند می فرمایند :
آنقدر می بخشم تا راضی بشی .
فرمودند :
حالا خیالم راحت شد .
علی جان سرم را به دامن بگیر . می خوام راحت جون بدم .
فاطمه می‌گه دیدم
هم بابام داره جون می ده ، هم علی داره جون می ده .
و لذا فاطمه موقع جان دادن خودش ، علی را فرستاد مسجد
گفت علی جون دادن پیغمبر را دید بسه .
دیگه جان دادن من را نبینه .
هر جای مجلس هستی ناله بزن
یا زهرا ....

««««««««««««««
ملکوت الموت مزن شعله به زخم جگرم
وای من گر تو مدارا نکنی با پدرم

««««««««««««««««
«گریز »
یا رسول الله !
لحظات آخر عمر شریفتان سینه ات سنگین شد . چشم باز کردی چهره نازنین حسین ع را برای آخرین بار دیدی .
اما قربان اون آقایی که تا سینه اش سنگین شد چشم باز کرد دید شمر ملعون خنجر به دست رو سینه اش نشسته .
ای حسین ....

رحلت حضرت رسول

کنار بستر بابا (فاطمه گریان است )۳
از این مصیبت عظمی (علی پریشان است )۳

پیمبر دلها (می رود از دنیا)۲
(مولا اباالزهرا)۳
پس از تو حیدر مظلوم (خانه نشین گردد)۳
یگانه یاس مدینه (نقش زمین گردد)۳

سقیفه غوغا کرد (ستم به زهرا کرد )۲
(مولا اباالزهرا)۳
کنار بستر بابا (فاطمه گریان است )۳
از این مصیبت عظمی (علی پریشان است )۳
که
پیغمبر دلها (می رود از دنیا)۲
(مولا اباالزهرا)۳

متن_روضه_رسول_اكرم


#متن_روضه_رسول_اكرم

خاتم الانبیاء رسول خدا
كه جهانش هزار باد فدا

كرد اعلام بر سر منبر
به خلائق ز اصغر و اكبر

كه من ای مسلمین نیك خصال
دیدم آزارها به بیست و سه سال

🔹پیغمبر وقتی كه از مسیر همیشگی ش می رفت ، هر روز یه یهودی خاكستر رو سرش می ریخت،یه روز داره می ره، دید رفیق هر روزه نیست،در خونش و زد،خانم خونه در و باز كرد تعجب كرد،شما! اینجا چی می خواید
پیغمبر متبسم بود،فرمود دیدم رفیق هر روزم نیومده،خاكستر رو سرم نریخته،گفتم یا مریضه برم عیادتش ،یا سفره،اگر مشكلی داره،من برا خانوادش مشكلُ حل كنم گفت آقا صبر كن آمد پیش شوهرش گفت بلند شو ببین كی امده،همون كه هر روز خاكستر رو سرش می ریختی..
▪️اینا دو ماه برای پاره های تن پیغمبر گریه كردند، دو ماه نه یه عمر،ایناه خدا بچه كه بهشون میده می گردند،تو اسمای بچه های پیغمبر، ببینند كدوم اسمو بگذارم. طرف به خود اُمد حالا چه كنم،زنه گفت بذار بیا بالینت بسه دیگه ،پیغمبر با لبخند اُمد
🔸 یا رسول الله بالین منم میای؟
میشه نیاد، ما هر گناهی كه كردیم، خاكستر به آینه قرآن كه نریختیم،لبخند زد،رفیق دیدم امروز نیومدی دلم هواتو كرد،گفتم یا مریضی یا سفر رفتی.

▪️یهودیه یه نگاه كردگفت:اشهدان لا اله الا الله،و انك رسول الله،سرش تو دامن پیغمبر بود جون داد،ببین چه جوری خدا یه نفرُ مفتی می آمرزه،تو دامن پیغمبر، جون داد رفت بهشت
كار پیغمبر اینه، كار حجت ش هم همینه اون مرد زیدی مذهب بود چهار تا پسر داشت شیعه اثی عشری،داوزده امامی یه روز گفت:اگه شما راست می گید امام زمانی دارید:بیاد منو شفا بده،منم بشم دوازده امامی،یه دل شب داد زد،بچه ها بیاید،سید شما مولاتون،آقاتون، بچه ها آمدندچی شده بابا، بخدا آقاتون اُمد،منو شفا داد گفت حرف این بچه هاتو گوش كن،آقا جان شما به یه چشم به هم زدن آدم درست می كنید،من یه عمر دارم میام،یه بار یه نگاه كن،دو سه روز دیگه این سیاهی ها رو جمع می كنند،یابن الحسن از نو مسلمانم كن،بیا بالینم،بگم اشهدانك حجةالله

كرده ام روز و شب حمایت تان
سنگ خوردم پی هدایت تان

▪️احد وقتی فاطمه سلام الله علیها رسید دید داره، از لب مبارك بابا خون می ریزه،حسیر آتش زد با خاكستر حسیر زخم بابا رو التیام بخشید،جلو خون ریزی رو گرفت،وقتی پیغمبر رو سنگباران می كردند، خدیجه سلام الله علیها می اُمد جلوی سنگ ها ، سپر بلای پیغمبر می شد،سنگ ها رو به جان می خرید،
یعنی زهرا جان زینب جان یاد بگیرید.

ساحرم خوانده اید و جادوگر
بر سرم ریختید خاكستر

گاه كردید سنگبارانم
گه شكستید دُر دندانم

مثل من از منافق و كفّار
هیچ پیغمبری ندید آزار

حال چون می روم از این دنیا
اجر و مزدی نخواستم از شما

جز كه با عترتم مودت تان
حرمت و طاعت و محبت تان

دو امـانت مـراست بین شما
طاعت از این دو هست دین شما

این دو از امر داور منان
یكی عترت بود یكی قرآن

این دو باهم چو این دو انگشتند
تا ابد متصل به یك مشتند

كافر است آن كسی كه در اقرار
یكی از این دو را كند انكار

چون پیمبر ز دار دنیا رفت
روح او در بهشت اعلی رفت

جمـع گشتند امـت اسـلام
تا به زهرا دهند یک انعـام

رو سوی بیت کبریا کردند
جـای گل، بار هیزم آوردند

گُل شـان شعلـه‌های آذر بود
حـرمتِ دختـرِ پیمبر بـود

دختر وحی را به خانه زدند
بـر تــن وحی تازیانه زدند

اولیـن اجـر مصطفی این بود
حمله بـر بیت آل یاسین بود

اجـر دوم نـصیب مـولا شد
کشتـه در صبحِ شامِ احیا شد

آنکه عمری چو شمع می‌شد آب
رُخش از خون سر گرفت خضاب

فـرق بشْکسته و دل صد چاک
مثـل زهرا شبانه رفت به خاک

اجـر سـوم رسیـد بـر حسنش
تیربـاران شـد از جفـا بـدنش

▪️از این جا رو می خوام از زبان حضرت زهرا سلام الله علیها بخونم، دیگه امروز جون به لب زهرا سلام الله علیها رسید،بالین بابا،دیگه داشت،دق می كرد،خدانكه یه خانم باردار براش مصائب سنگین پیش بیاد،اینقدر این ماه صفر زهرا سلام الله علیها بالین پیغمبر گریه كرده،اینقدر بالین بابا ناله زده و اشك ریخته،یا بقیة الله، یه وقت دید یكی در زد اَمد پشت در تو كی هستی،عرضه داشت یه عرب هستم،اُمدم دیدن پیغمبر،فرمود حال بابام وخیمه،امروز ملاقاتی نداریم،رفت ساعتی دیگه دق الباب، همون پیرمرد خانم اجازه بدید بیام بالین پیغمبر..

▪️ فرمود تو رو خدا برو،بابام هیچ حالش خوب نیست داره به خودش می پیچه،بار سوم كه آمد،پیغمبر فاطمه رو صدا زد،دخترم این ملك الموته از احدی اجازه نمی گیره، از تو اجازه می گیره،فاطمه جان برات حرمت قائله،چی شد ، من دارم مدح می گم،آخ یه عده ریختند در خانه، یا بقیة الله، تو خودت دیگه هر چی روضه بلدی بخون... 😭

ملك الموت مزن شعله به زخم جگرم
وایِ من گر تو مدارا نكنی با پدرم

یه سئوال آی گریه کنا:
آیا سكینه هم بالای گودی از این حرفا زده یا نه؟..

نوحه حضرت محمد  درماتم خاتم الانبیا 


نوحه درماتم خاتم الانبیا


اشرف الانبیا ، افضل الاصفیا
ماتمش شد بپا ، هم به ارض وسما
آه و واویلتا ، آه و واویلتا
آن رسول امین، رحمه العالمین
رکن دنیا ودین ، خیر خلق خدا
آه و واویلتا ، آه و واویلتا
عربی هاشمی ، ُقرَشی ومَکّی
مدنی ابطحی ،احمد المصطفا
آه و واویلتا ، آه و واویلتا
یا بشیرُ النذّیر، یا سراجُ المنیر
بر درت مستجیر،دستمان بردعا
آه و واویلتا ، آه و واویلتا
سید الاولین، خاتم المرسلین
اطهرالطاهرین، اعظم الاتقیا
آه و واویلتا ، آه و واویلتا
شافع المذنبین ،قامع الملحدین
اکرم الاکرمین ، نفس او مرتضا
آه و واویلتا ، آه و واویلتا
بسته چشم ازجهان، رهبر انس وجان
فاطمه درفغان ، عالمی درعزا
آه و واویلتا ، آه و واویلتا
فاطمه شد یتیم ، مرتضا دل دونیم
زین فراق عظیم ، درعزا انبیا
آه و واویلتا ، آه و واویلتا
بیست وهشت صفر، سینه هاپرشرر
حق خیرالبشر، درد دانا دوا
آه و واویلتا ، آه و واویلتا

شهادت_پیامبر #رحلت_پیامبر


شهادت_پیامبر #رحلت_پیامبر

گریه نکن که بی قرارم
برای تو دلشوره دارم
گریه نکن فاطمه جانم
که خیلی زود میای کنارم
یه عده که حیا ندارن
تو خونهء تو پا میزارن
به جای گل هیزم و آتیش
برای تسلیت میارن
دست علی که بسته میشه
فاطمه جان فاطمه جان
پهلوی تو شکسته میشه
فاطمه جان فاطمه جان
میمونی بین در و دیوار
فاطمه جان فاطمه جان
محسنتو میکشه مسمار
فاطمه جان فاطمه جان
فاطمه جان خدا نگهدار
فاطمه جان فاطمه جان


من میرم از شهر مدینه
تو می مونی و زخم سینه
می بینی با دل شکسته
دیگه علی خونه نشینه
یه کوچه و چادر خاکی
سیلی و گوشوارهء خونی
مجبور میشی که صورتت رو
از چشم حیدر بپوشونی
دست حسن تو دستای تو
فاطمه جان فاطمه جان
سیاهی میره چشمای تو
فاطمه جان فاطمه جان
میگیره آسمون کوچه
فاطمه جان فاطمه جان
می افتی تو میون کوچه
فاطمه جان فاطمه جان


فاطمه جان خدا نگهدار
فاطمه جان خدا نگهدار
بزار که اشکاتو بگیرم
برای غصه هات بمیرم
از یاد مردم میره دیگه
سفارش روز غدیرم
همسفر روح الامینم
حسین نشسته روی سینم
غروب قتلگاه و شمرو
سر بریده رو میبینم
وقتی که میره زینب از حال
فاطمه جان فلطمه جان
قرارمون میون گودال

فاطمه جان فاطمه جان
میشه به زینبت جسارت
فاطمه جان فاطمه جان
تو غل و زنجیر اسارت
فاطمه جان فاطمه جان
فاطمه جان خدا نگهدار
فاطمه جان فاطمه جان

شاعر : سعید پاشازاده

نوحه_شهادت_پیامبر_اسلام ( صلی الله علیه وآله )


نوحه_شهادت_پیامبر_اسلام ( صلی الله علیه وآله )

امروز مدینه دو صحنه داشت ،

یه صحنه کنار بسترِ آقا رسولَ الله ،

بی بی فاطمه زهرا کنار بستر بابا نشسته ،

بچه هاش هم کنارش نشستند ،

دارند گریه ی مادر رو تماشا میکنند ،

هی میگه وای بابا ... وای بابا ...

این یه صحنه بود امروز مدینه ،

اما یه صحنه ی دیگه هم کنار یک خواهر وبرادر ،

یه برادری لب هاش خون آلوده ،

طشت مقابلش ، پاره های جیگر ،

وای حسنم ، وای حسنم ...

اما « لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله »

اینجا کنار طشت ، ابی عبدالله زینب رو دلداری داد ،

اما روز عاشورا کنار بدن حسین ،

انقدره زینب رو کتک زدند ،

نازدانه ی ابی عبدالله صدا زد بابا پاشو ،

عمه ام زینب رو دارند میزنند ...

وای وای ...
اجازه بدهید من این روضه رو از اول شروع کنم

از زبان آقا رسولُ الله ...

گفت :فاطمه جان بیا کنارمن بشین
دل ندارم ببینم تورو چنین
تو باید بعد بابا قوی باشی
حامیِ رهبریِ علی باشی

دشمنا منتظرِ فرصتی اند
خیلی ها به کارشون ،
مشتری اند
کینه ها دیده میشه
توو ایده شون
عقده زنده میشه
توو سینه شون
از غروب عمر من شروع میشه
از قلوب دشمنم ، طلوع میشه
#فاطمه_جان
درب خونَتون رو
آتیش میزنند
انگاری به قلب من
نیش میزنند ...

اما ناراحت نباش ،
فاطمه جون ،
اینقده بهت بگم
با این زبون
فاطمه جان ، یه خورده جلوتر بیا ،

یه وقت دیدند ، پشت گوش فاطمه یه حرفی زد ،

فاطمه لبخند رو صورتش نمایان شد ،

چی گفت ؟
زودتر از همه
تو مهمونم میشی
مهمون این دلِ
پُر خونم میشی
یه وقت دید بابا یه بُغچه ای رو باز کرده ،

چندتا کفن نمایان شد ،

بابا اینها چیه ؟
جبرئیل حق
برام هدیه آورد ،
اینطوری یکی یکی
برام شمرد

این کفن مال منه
فاطمه جون
بعد مرگم ،
تو به حیدر برسون
گرفتی چی گفتم ؟

یعنی بدن آقا رسول الله رو ، خود آقا علی غسل داده ،

خود علی کفن کرد ، ...

اما سخت نبود آقا جان برای امیرالمومنین ...
این کفن مال خودت
دختر من
( نَه نَه اینطوری بگیم :)
این کفن مال خودت
مادر من
این کفن مال علی
یاور من
دخترم این کفن هم
مال حسن
( تموم شد ... )
همین ها رو جبرئیل
گفته به من
یه نگاه سرد به صورت بابا کرد ،

خشکش زد ، چی بگه ؟ )
گفت بابا ، این سخن
آتیش به قلبم میزنه
پس بابا
حسین من ، بی کفنه ...
( یعنی اون روز کنار بستر آقا رسولَ الله ،

روضه ابی عبدالله رو خوندند ، ...

گفت آره دخترم ... گوش بده ...

یه روز کربلا ، حسینم برای دین من ، کشته میشه ،

بدن بی سرو عریانش بر زمین کربلا می ماند سه روز ،

دل فاطمه سوخت ، بمیرم ، بمیرم ...

بیخود نبود از روزی که وارد کربلا شدند ،

دست و پاهاش می لرزید ،

داداش جون بیا برگردیم ،

اسم این سرزمین خیلی به گوشم آشناست ،

مادرم خیلی از اینجا تعریف کرده ،

تا روز عاشورا ، زینب همینطور به خودش می لرزید ،

اما تا روز عاشورا اومد خداحافظیِ آخر رو بکنه ،

گفت میرم دیگه برنمیگردم ، زینب غش کرد ...

متن_روضه_پیامبر 


متن_روضه_پیامبر

▪️امشب شب رحلت پیغبره، سفره، سفره پیغمبره اما می خوام از پیغمبر اجازه بگیرم، روضه حسینشُ بخونم.

پیغمبری كه سلمان می گه: ندیدم یه بار پیغمبر حسینُ ببینه و گریه نكنه،می گه تو اوج شادی داشت لبخند می زد،صورتش پر از شور و شعف و شادی بود تا نگاش به حسینش می افتاد، اشك از گوشه چشمش جاری می شد.

▪️پیغمبر بالای منبر داره خطبه می خونه،پیغمبری كه اجازه نداد حسینُ از روی سینه ش جدا كنند،اون پیغمبری كه دم آخر هی زیر گلوشُ بوسه زد،پیغمبری كه همه وجودش پر شده از عشق حسینِ

▪️پیغمبری كه گفت: حسین منی و انا من حسین،اون پیغمبری كه حسین، جاش رو دوشش بود،بالا منبر داشت خطبه می خوند،یه مرتبه دیدند،نگاه پیغمبر چرخید به طرف در مسجد،شوق و شور توو چهره پیغمبر نمایان شد،دیدند بغلش و وا كرد همه دیدند حسین داره می دوه،می خواد بیاد تو بغل پیغمبر،قرار بگیره،حواسش تو صورت پیغمبره،پاش گرفت به حصیر كنار ستون مسجد، جلو پیغمبر باصورت افتاد رو زمین،پیغمبر خطبه شو قطع كرد،سراسیمه از بالا منبر اومد پایین، رو زمین نشت، لباسای حسین رو درآورد، هی بوسه می زنه، عزیزم طوریت نشد بابا،جایی از بدنت درد نگرفت، جایت زخم نشد..
گفتند: یا رسول الله ما حسینُ بلند می كردیم ، شما خطبه تونو ادامه می دادید.
پیغمبر فرمود: خاموش، وقتی حسینم رو زمین افتاد، دیدم عرش خدا به لرزه افتاد،آسمونیا می گن یا رسول الله پاشو،آسمونی ها طاقت ندارن حسین زمین بیفته...

▪️جان....رحمت خدا به این ناله ت،روضه پیغمبر و می خوای بشنوی من روضه پیغمبر و اینجور بلدم، جور دیگه ای بلد نیستم،من میگم روضه پیغمبر این دو بیته:

نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت

هوا ز باد مخالف چو قیر گون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید

آااای حسین...

نوحه حضرت فاطمه /عزا به پا می‌کند

حضرت فاطمه /عزا به پا می‌کند
گریه در ماتم/ سه مقتدا می‌کند
ریزد از دیدۀ،/ شیعه اشک عزا
یا نَبی یا حسن، یا رضا یا رضا
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2)


درمدینه عیان / نشانۀ محشر است
آسمان تیره در/ ماتم پیغمبر است
بسته شد دیدۀ،/ خاتم الانبیا
یا نَبی یا حسن، یا رضا یا رضا
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2)


شیعه دست اَلم / به سینه و سر بزن
تیرباران شده / پیکر پاک حسن
گریه کن گریه کن، در غم مجتبی
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2)


فاطمه ناله از / غم پسر می‌کند
قاسم بن الحسن / پدر پدر می‌کند
گشته از گریه‌اش / ،خون دل مصطفی
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2)


وامصیبت که در/ آخر مـاه صفر
کُشته گردد رضا/ زادۀ خیرالبَشر
قلب او می‌شود،/ خون ز زهر جفا
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2)


در خراسان به پا / محشر کبری شده
تازه داغ دل / حضرت زهرا شده
کشته شد کشته شد، / نجل خیرالنّساء
یا نبی یا حسن، یارضایا رضا
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا


#دودمه
#شهادت_حضرت_مجتبی_علیه_السلام

شد کریم فاطمه مسموم با زهر جفا/
یا اباصالح بیا
عاقبت از بغض همسر خون جگر شد مجتبی/
یا اباصالح بیا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
در مدینه تیرباران شد تن پاک حسن/
العجل یابن الحسن
در میان قبر او دیده حسین ،خون بر کفن/
العجل یابن الحسن

نوحه شد_حسن_کشته_وهجران_رضا... پیامبر و امام حسن و امام رضا


شد_حسن_کشته_وهجران_رضا...
پیامبر #امام_حسن #امام_رضا

شدحسن کشته وهجران رضاجانکاه است
شیعه امروز عزادار رسول الله است
شرح این داغ چه گویم که بیان می لرزد
چون کزین واقعه ماتمکده عرش الله است
اشک ازدیده فرو ریزد وبرخاک افتد
چترغم سایه فکنداست خسوف ماه است
عرش زین حادثه لرزید وبه افغان آمد
این چه داغیست که درسینه ی آل الله است
ایهاالناس به تن جامه ی ماتم پوشید
مصطفی سوی جنان باحسنش همراه است
وای ای وای که زهرابه فغان می گرید
که دگر کارعلی ناله درون چاه است
ازمدینه به خراسان چوتقی آمده است
گوئیا چشم رضا منتظرش در راه است
به غریبی حسن چشم حسین خون بارد
که چنان مادرشان عمرحسن کوتاه است
آب شدقاتل جان حسن و صد افسوس
آنکه سوزد زعطش حضرت ثارالله است
زینب ومعصومه چون داغ برادر دیدند
قسمت خواهرغمدیده فغان و آه است
یاحسن شاهد نوحه گری «مداح» باش
که امیدش به قیامت، برآن درگاه است.

دودمه هر سه معصوم هفته‌یِ آخر ماه صفر

دودمه هر سه معصوم هفته‌یِ آخر ماه صفر

یا نبی یامجتبی جانم رضا ذکرِ همه
تسلیت یافاطمه

مزدِ سینه‌زن براتِ کربلا و علقمه
تسلیت یافاطمه

دودمه حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلم

یا اَباَالزّهرا رسول‌اللّه ختم‌المرسلین
رحمت‌ٌلِلعالمین
سنگِ عشقت را به سینه زد امیرالمؤمنین
رحمتٌ‌لِلعالمین

#دودمه #مدینه
دودمه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام

تو اگر فرمانده‌ای ارباب می‌گیرد علم
یاحسن شاهِ کرم

کوریِ چشمِ حسودان در دلم داری حرم
یاحسن شاهِ کرم

روضه امام حسن و نوحه   سبک در عزای تو *** نوحه می خوانم

✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
روضه امام حسن
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
یا رب الحسین
بحق الحسین
اشف صدر الحسین
به ظهور الحجه
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
یا رب الحجة
بحق الحجة
اِشف صدر الحجة
بظهور الحجة
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد!
دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا
ز پشت پرده ی غیبت به ما نظر دارد
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
اهل ولا چو روی به سوی خدا كنند
اول برای یوسف زهرا دعا كنند
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم کن لولیک
الحجه بن الحسن
صلواتک علیه
و علی آبائه
فی هذه الساعه
و فی کل الساعه
ولیا و حافظا
و قائدا و ناصرا
و دلیلا و عینا
حتی تسکنه ارضک طوعا
وتمتعه فیها طویلا

✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧

۞ امام حسن (ع) ۞

✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧

السلام علیک يا اَبا مُحَمَّدٍ،

يا حَسَنَ بْنَ عَلِي،اَيُّهَا الْمُجْتَبى،يَا بْنَ رَسُولِ اللَهِ،

يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ

يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا،

إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا

وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللَهِ،

وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا،

يا وَجيهاً عِنْدَ اللَهِ،

اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللَهِ.
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
به برکت این روضه
انشالله فیض ببرن
همه رفتگان گذشتگان
همه اموات مخصوصا
رفتگان و گذشتگان
متعلق به این جمع
مخصوصا اموات بیت مرحوم/ مرحومه ...
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧

•┄┅═══••↭••═══┅┄•

🔸در کرم خانه ی حق سفره به نام حسن است

🔸عرش تا فرش خدا، رحمت عام حسن است

•┄┅═══••↭••═══┅┄•

🔸بی حرم شد که بدانند همه مادری است

🔸ور نه در زاویه ی عرش مقام حسن است

•┄┅═══••↭••═══┅┄•

🔸حرم و نام و وجودش همه شد وقف حسین

🔸هر حسینیه که برپاست خیام حسن است

•┄┅═══••↭••═══┅┄•

قربونت برم عزیز دل زهرا

یا امام حسن مجتبی

آی کریم اهل بیت...

آقاعنایتی کن به این مجلس

انشالله فیض ببرن همه اموات گذشتگان

مخصوصا اموات و گذشتگان این بیت و این مجلس

آی مریض دارا...

آی گرفتاری...

ای حاجت دارا...

به خدا ...

سفره امام حسن با بقیه فرق داره...

کسی رو بی جواب بر نمیگردونه...

اگه از این این سفره دست خالی بری تقصیر خودته...

•┄┅═══••↭••═══┅┄•

🔸هرکه آمد به در خانه او آقا شد

🔸ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است

•┄┅═══••↭••═══┅┄•

لحظات آخر عمر رسول الله است

حسن و حسین سر شون روی سینه رسول الله است

عرضه بداریم یا رسول الله...

طاقت نداشتید ببینید...

نور دیدگان شما حسن و حسین رو

از روی سینه ی شما بلند کنن...

اما نبودید ببینید با این گل های شما چه کردند...

منو ببخشید یا رسول الله...

بعد شما

چه کردند با اهل بیت شما

🔸از دو طشت آمد نوای شور و شین

🔸گاه از طشت حسن، گاه از حسین

🔸اندر اینجا قلب زینب خسته بود

🔸و اندر آنجا دست زینب بسته بود

یا رسول الله...

🔸از دو لب های حسن خون میچکید

یا رسول الله...

چقدر سفارش کردید...

فرمودید حسنم غریبه...

قربونت برم آقای بی حرم

امام حسن

🔸از دو لب های حسن ** خون میچکید

بگم یا نه آی حسینی ها...

🔸خورد لب های حسین ** چوب یزید

یا رسول الله

یه روزی هم سر مقدس حسینت

داخل طشت در مقابل یزید...

نا نجیب

هی با چوب خیزران

به لب و دندان حسینت میزد...

آخی

🔸خورد لب های حسین چوب یزید

از سویدای دلت صدا بزن

حسین جان حسین جان

✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧

نوحه

سبک در عزای تو *** نوحه می خوانم

✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧

در عزای پدر و *** در عزای دو پسر

نوحه می خوانم *** فاطمه جانم

✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧

برتن عالمین *** رخت ماتم شده

مدینه ای خدا *** مرکز غم شده

✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧

مهدی فاطمه*** شده صاحب عزا

تسلیت گوی او*** همه عالم شده

تسلیت تسلیت *** یا امامِ زمان 2

✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧

گشته صاحب عزا *** دخت خیرالبشر

در فراق پدر *** در غم دو پسر

ابتاه گوید *** یا حسن گوید

یا رضا گوید*** یا رضا گوید

•┄┅═══••↭••═══┅┄•

تسلیت تسلیت *** مهدی فاطمه

آجرک الله **** مهدی فاطمه

•┄┅═══••↭••═══┅┄•

رحلت حضرت *** خاتم الانبیاست

اول غربت *** سیدالاوصیاست

آسمان گشته *** خیمه ی ماتم

خواجه ی عالم *** رفته از عالم

تسلیت تسلیت *** مهدی فاطمه

آجرک الله **** مهدی فاطمه 2

•┄┅═══••↭••═══┅┄•

از نهاد علی *** خیزد این زمزمه

غربت آورده رو *** بر من و فاطمه

من که فتح بدر*** و احد کردم

باید اکنون خانه*** نشین گردم2

•┄┅═══••↭••═══┅┄•

شیعیان طشت*** خون را نظاره کنید

گریه بر جگر*** پاره پاره کنید

به خدا این بر*** همه معلوم است

که حسن بیش از ***همه مظلوم است

•┄┅═══••↭••═══┅┄•

خیزد از طشت خون*** ناله ی وا حسن

یا حسن یا حسن*** یا حسن یا حسن

•┄┅═══••↭••═══┅┄•

تا آقا رو زهرش دادن

صدا زد

بگین زینب خواهرم بیاد

تو رو خدا تو ذهنت مجسم کن

زینب اومد کنار بستر برادر

قربون غربتت برم یا امام حسن

آق تو خونه خودشم غریب بود

یه وقت فرمود

•┄┅═══••↭••═══┅┄•

زینب ای خواهرم***طشتی آور برم

تا زحلقوم خود ***خون دل آورم

طشتی آورد برش***خواهر مضطرش

•┄┅═══••↭••═══┅┄•

زینب دلش به این خوشه الان داداشم زهر رو بالا می آره

اما یه وقت دید تکه های جگر امام حسن توی طشت

•┄┅═══••↭••═══┅┄•

تانشست در برش***دید چه آمد سرش

چون نگاه کرد حسین ***حسن برادرش

رفتنش را نشان ***می دهد پیکرش

از غم او حسین***ناله آورد برش

از فراق غمش***اشک و می ریخت برش

بخداغریبم ***غم شده نصیبم

پناهی ندارم *** اجل شد طبیبم2

✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧

و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ.

✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧

الا لعنت الله علی القوم الظالمین
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
آخر مجلس
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد.
آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧

نسئَلُک اَلّلهُمَ ونَدعُوک

بِاسمِکَ العَظیم الاعظَم

اَلاعَزِّالاجَلِّال اَْکْرَمِ

بدماءشُهَداءِنا

وبِحَق اِمامِ زَمانِنا

ده مرتبه یاالله...

✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧

▪️حاجات رومدنظربگیرید
درراس همه حاجات،
فرج آقا امام زمان
امام جواد فرمودند
افضل اعمال انتظار الفجر
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
ا للهم عجل لولیک الفرج
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
. قلب نازنین آن حضرت ازهمه ماراضی وخشنودبفرما.
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
. شب اول قبرامیرالمؤمنین و اولادش به فریادهمه مابرسان.
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
نسل و ذریه ما رو از مخالفین با علی واولادش قرار مده
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
مریضای مدنظر،شفای عاجل عنایت بفرما.
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
حوائج مشروعه این جمع برآورده به خیربفرما.
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
. ثوابی ازاین مجلس ومحفل
نثار ارواح طیبه شهدا امام شهدا
حقداران، پدران،مادران،
این جمع عائد و واصل بفرما.
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
بالنبی وآله الفاتحه مع والصلوات
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧

نوحه حضرت رسول

السلام ای اشرفِ پیغمبران

ای فدای تو تمامِ انس و جان

السلام ای شهریارِ ذوالمِنن

ای تو خورشید همه کون و مکان

ای حبیب ای صاحبِ جاه و جلال

ای که نورت علتِ خلقِ جهان

بر همه پیغمبران تو افضلی

واسطِ فیضِ خدای مهربان

عالم از تحسینِ حُسنت بیقرار

ای که حُبت مژده ی باغِ جنان

تاجِ سلطانیِ امت آنِ توست

ای نبی ای مرسلِ آخر زمان

عاشقانه با کمالِ افتخار _

در خضوعِ تو زمین و آسمان

هر دو عالم ناجیِ امت تویی

ای تو اسبابِ نجاتِ امتان

یا رسول الله پناهِ عالمی

در پناهِ تو همه جانها امان!

روضه حضرت رسول

بسم الله الرحمن رحیم...

یا رحمن یا رحیم...

🔸ای امت رسول قیامت بپا کنید

🔸لبریز جام دیده ز اشک عزا کنید

ایام مصیبت پیغمبر خدا...

و از طرفی هم ایام شهادت آقای غریب...

کریم اهل بیت امام حسن مجتبی است

🔸در ماتم پیمبر و تنهایی علی

🔸باید برای حضرت زهرا دعا کنید

از فردا دیگه ایام تنهایی و غربت امیرالمومنین شروع میشه...

دیگه مادرمون زهرای مرضیه یتیم میشه...

🔸داغ پیغمبر است و بلاییست بس عظیم

🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم

دلت اینجا نباشه...

با پای دل بریم مدینه...

ای مدینه...

عجب روزهایی رو دیدی...

🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم

امان از یتیمی ...

مثل فردایی پیغمبر خدا در بستر بیماریه...

زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر بابا میگرده...

هی به صورت زیبای بابا نگاه میکنه...

اشک میریزه...

میگه بابا جان یا رسول الله خوب میشی بابا...

بلاخره از بستر بیماری بلند میشی بابا...

خیلی سخته برای خونواده ای...

ببینند بابا تو بستر بیماری باشه و...

نتونن کاری کنن...

هی رسول خدا بیهوش میشدن...

هی به هوش می اومدن...

بچه ها طاقت نیاوردند...

حسن و حسین اومدن...

خودشون رو انداختن روی سینه ی پیغمبر...

رسول خدا رو در آغوش گرفتند...

گریه میکنند...

تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از رو سینه پیغمبر خدا بلند کنه...

حضرت چشمان مبارک رو باز کردند...

فرمودن علی جان...

بگذار بچه ها کنارم باشن...

بگذار با بچه ها وداع کنم...

حسنش رو در آغوش گرفت...

حسینش رو در آغوش گرفت...

لحظات آخره...

دیگه دست های پیغمبر خدا رمق در بدن نداره...

هر طوری بود با بچه ها وداع کرد...

یکوقت دیدند حضرت آروم آروم چشماشون رو از این دنیا بستند و...

راحت شدند...

عرضه بداریم یا رسول الله... آقا...

شما خیلی در دنیا اذیت شدید...

خیلی به شما ظلم کردند...

اما لحظات آخر وقتی چشمان مبارک رو‌ باز کردین...

یک طرف حسن و حسین کنارتون بودن...

یک طرف امیرالمومنین کنارتون بودن...

یک طرف هم زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر شما...

دل ها بسوزه...

برا اون آقایی که لحظات آخر وقتی چشماش رو باز کرد ببینه...

و الشمر جالس علی صدره

شمر روی سینه حسین

هر کجا نشستی صدا بزن...

ای غریب حسین...

یک نفر دیگه هم اومد کنار ابی عبدالله...

خواهرش زینب کبری اومد کنار برادر...

اما دیر رسید...

از بالای تل زینبیه یه نگاه کرد دید دارن بردارش حسین رو سر میبرن...

چکار کنه بی بی زینب،

یا الله...

دستهاش رو گذاشت روی سر...

صدا زد...

وا محمدا...

واعلیا...

یا رسول الله منو ببخشید آقا...

چیزی نگذشت...

یکدفعه زینب کبری ببینه...

زمین و زمان بلرزه در اومد...

هوا متغیر شد...

نگاه کرد دید...

سر حسینش روی نیزه...

🔸سری به نیزه بلند است در مقابل زینب

🔸خدا کند که نباشد سر برادر زینب

الا لعنت الله علی القوم الظالمین

روضه حضرت محمد

روضه حضرت محمد

روضه حضرت محمد