نوحه از حرم جان میرود با کام عطشان میرود
از حرم جان میرود با کام عطشان میرود
خواهرم زینب بیا قاسم به میدان میرود
با دم احلی من العسل از مقابل من میرود
بی زره و بی جوشن ببین یادگار حسن میرود
جان به این نام عالمگیرش صوت هر نغمه ی تکبیرش
میرسد نام حیدر با هر ضربه ی شمشیرش
****
ساقی لشکر ببین میلرزد ارکان زمین
زنده شد در کربلا یاد معزالمومنین
در شجاعت و هیبت حسن در ادب و نجابت حسن
رزم و رجز او چون علی قرص قمرِ صورت حسن
تیغ شمشیر بُران حسن صوت تفسیر قرآن حسن
نور چشمان عباس و حسین یاور زینب و جان حسن
****
یا حسین میگوید و یا حیدر و یا مجتبی
با هجومش میشود سرها معلق در هوا
جان حرم و جان عمو چشم همه به دنبال او
لشکری گوید اَینَ المَفَر تا که با او شود روبرو
ارثیه دارد از اجدادش ساقی کربلا استادش
طعم شمشیر او را چشید ازرق شامی و اولادش
➖➖➖➖➖➖➖
روضه_حضرت_قاسم_ع
🕊﷽🕊
روضه_حضرت_قاسم_ع
⭐️به رویِ انور صاحب الزمان مهدی منتَظر صلوات
⭐️به آن ذخیره حق هر چه مستمر صلوات
⭐️به یمن مقدم آن منتقم که در عالم
⭐️کند حکومت الله مستقر صلوات
🌸#السلام_علیک_یا_صاحب_الزمان
✨جهان به راه تو در انتظار مهدی جان
✨ستاده با قد خم اشکبار مهدی جان
✨ز دوری تو دل عالمی ز غم خون است
✨بیا،بیا که تویی غمگسار مهدی جان
✨دل رمیدهٔ ما میل کربلا دارد
✨قسم بحق تو ای شهریار مهدی جان
🌺#یاصاحبالزمانالغوثالامان
🌾( السلام علیک یابن رسول الله
السلام علیک یابن امیرالمومنین
السلام علیک یا مظلوم و ابن المظلوم
السلام علیک یا قاسم ابن الحسن و رحمة الله و برکاته)
🌾#یاقاسمابنالحسن 3
💥منم قاسم حسن را نور عینم
💥برادر زاده مولا حسینم
💥منم قاسم ز آل مصطفی یم
💥فروغ دیدگان مجتبی یم
⬅️دلارو روونه کنیم کربلا..ان شاالله قسمت و روزیمون بشه ،،به همین. زودی، دسته جمع کربلا عرض ادب کنیم..
بیایید با پای دل از راه دور بریم کربلا..
بریم کنار قبر شهدای کربلا..
.اول یه سلامی به مولامون ابی عبدالله بدیم..
السلام علیک یا اباعبدالله..
یا حسین 3
🥀مجلس و محفل به یاد قاسم الحسن، شهید 13سالهٔ کربلاست..
امروز برا غریبی و مظلومی قاسم ابن الحسن اشک بریزیم..امروز بریم یتیم نوازی..یتیم نوازا کجا نشستند..
امروز با اشک چشمت دل امام حسنو، مادرش زهرا رو شاد کن..
آی جوون دارای مجلس..
آی مریض دارا..
آی حاجت دارا..ناله دارا..آی گرفتارا..
مجلس مجلس میوهٔ دل امام حسن، جگرگوشهٔ امام حسینه..
⏺وقتی امام حسن تو بستر بیماری افتاد..داشت از دنیا میرفت..فرزندش قاسم سه سال بیشتر نداشت..
دستای قاسم رو گذاشت تو دستای امام حسین..
صدا زد حسینم داداش، من نیستم برا قاسمم پدری کنم..حسین جان تو عوض من برا قاسمم پدری کن..
10سال امام حسین ع دست نوازش سر یتیم امام حسن ع قاسم کشید..مبادا احساس یتیمی کنه..
(حالا یادگار برادر اومده اذن میدان بگیره)
با چه سختی اذن میدان گرفت بماند..
💠قاسم آمد میدان..جنگ نمایانی کرد..
لشگر دشمن حریف قاسم نمی شه..
آخه این پسر امام حسنه..
خون امیرالمومنین تو رگاشه..
🔆(اوج) یه وقت دیدن عمر سعد صدا زد:
این نوجوون رو می شناسم
باباش یادمه.. این پسر حسن ابن علیه.. اینو نمی شه حریف شد..
عمر چه کنیم؟
گفت: مگه نمی بینید زره نداره..
مگه نمی بینید کلاه نداره..
پس چه کار کنیم؟
نانجیب گفت بدنش رو سنگ بارون کنید..
♻️بگم و ناله بزنی..
بدن قاسمو سنگ باران کردن..
آی مردم جنازهٔ باباش امام حسنم تو مدینه تیرباران کردن..
حواس قاسم رو پرت کردن..
نامردی از پشت سر اومد ضربتی به فرق مبارکش زد..
دیدن قاسم روی زمین افتاد..
زمان زیادی نگذشت صدای نالهٔ غریبی قاسم بلند شد..
واعماه..
عمو به دادم برس..
عمو به فریادم برس..
⚜️افتادم از پشت فرس
⚜️عمو به فریادم برس
عمو سینه ام داره خُرد میشه..استخونای سینه ام داره میشکنه..
ابی عبدالله دوید سمت میدان..
(چه جور اومد میدان ابی عبدالله)
می گن تا امام حسین سوار مرکب شد اومد طرف میدان تا لشگر دید ابی عبدالله داره میاد همه فرار کردن..
🌀آخ...تنها بدنی که سر داشت و زیر سم اسب مونده بدن قاسم ابن الحسنه..
🍂یه لحظه نگاه کرد..دید قاسم در حال جان دادن، پای خودشو رو زمین میکشه...
🍁ای یادگار روی قشنگ برادرم
🍁جان کندنت به روی زمین نیست باورم
🍁پا بر زمین مکش که دلم ریش می شود
🍁پرپر مزن مثل کبوتر برابرم
🍁در استخوان خرد جناق تو دیده ام
🍁تصویر درب خانه و مسمار و مادرم
🍁یا قد کشیده ای تو به زیر سم ستور
🍁یا من خمیده جسم تو خیمه میبرم
◀️(اوج)راوی کربلا میگه..
گرد و غباری بلند شد، من دیگه حسین رو ندیدم..
همین که گرد و غبار فروکش کرد آخ اون چیزی که دیدم دلم رو سوزوند..
دلم برا قاسم نسوخت..
دلم برا عزیز زهرا حسین سوخت..
آخه دیدم غریبانه نشسته سر قاسمو بغل گرفته ناله میزد..
(عمو جون چقد سخته برام صدام بزنی اما نتونم برات کاری بکنم)
آی حاجت دارا..جوون دارا..ناله دارا...آی مریض دارا..
🔹یه وقت دیدن حسین بدن قاسم و بغل گرفت..سینهٔ قاسم روچسباند به سینه..
آخ بمیرم...بدنو آورد گذاشت داخل خیمهٔ دارالحرب..
(خیمه دارالحرب، خیمه ای بود که بدن شهدا رو نگهداذی میکردند)
نشست میان دو بدن..
گاهی صدا میزد میوهٔ دلم علی اکبرم..
گاهی صدا. میزد یادگار برادرم قاسمم..
🌾با شاخهٔ گل آیید
🌾از خیمه سرا بیرون
🌾آید به حرم قاسم
🌾با پیکر غرق خون
🌾آه و واویلا ای بنی هاشم
🌾کشته شد قاسم 2
🔲حالا هر کجا مجلس نشستی به سوز دل ابی عبدالله به نوجوانی و مظلومیّ قاسم ابن الحسن صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو..
⚡️#یا_حسین
روضۂ حضرت قاسم(ع)
◾️روضۂ حضرت قاسم(ع)◾️
السلام علیکَ یا ابا عبدالله، السلام علیکَ یا قاسم ابن الحسن ایها الشهیدُ بکربلا
امشب از دل ناله بر قاسم کنم
ناله بر ماه بنی هاشم کنم
گویم ای ماه بنی هاشم مدد
ای یتیم مجتبی قاسم مدد
ای گُلی کز ماتمت عالم گریست
دیگراین آه وفغان وناله چیست
◾️دلتو ببرم کربلا، خدا قسمت کنه بریم کربلا نمیدونم اونا که کربلا رفتن خیمه گاه هم رفتن یا نه، به خیمه ی قاسم نظر انداختن یا نه
چه کرد عاشورا ، صدا زد عمو من دیگه بعدِ علی اکبر نمیخوام زنده بمونم یه جمله به عمو گفت که آتیش به قلب آدم میزنه، گفت: عمو یادته اون لحظه ای که علیِ اکبرت رو زمین افتاد سرشو به دامن گرفتی، اما عمو من اگه رو زمین بیوفتم یتیمم بابا ندارم سرمو به دامن بگیره
آی حاجتمند مجلس! جان امام حسن اگه خودت حاجت نداری برا حاجتمندا دعا کن، مگه میشه در خونه ی پسر امام حسن رو بزنی و بی حاجت برگردی
و اما راوی میگه در میدان بودم که دیدم یه جوانی از لشکر امام حسین جدا شد به طرف میدان آمد که چهره اش مثل آفتاب تابان می درخشید قاسم عده ی زیادی رو به هلاکت رسوند تا اینکه خدا لعنتش کنه (ابنِ فُضَیلِ اُزَدی )گفت گناهِ عرب بر گردنِ من تا داغ قاسم رو به جگر حسین نذارم، چنان ضربتی بر فرق مبارک قاسم زد که با صورت به زمین افتاد، صدا زد یا عُمّا ادرکنی ، عمو جان به فریادم برس(خدا برا هیچ عمویی نیاد که سر کشته ی برادر زاده بیاد)
به یاد شهدا به یاد عزیزانِ از دست رفته، آنقدر بر روی بدن قاسم اسبها تاختند که ابا عبدالله نتونست دست به این بدن بزنه ، نشست به بالین قاسم هی صدا میزد: یا عُماه ، عزیز دلم(دید قاسم در حال جان دادنه)
سرشو به دامن گرفت ،راوی میگه دیدم صورت به صورت قاسم چسباند ، سر قاسم رو به زانو گرفت خون از چشمانش پاک کرد،آخ بمیرم برای دلت مظلوم کربلا، آخر عمر قاسم بود پاهاشو از شدت درد به زمین می کوبید الله اکبر
فریادی کشید به روی دامن اباعبدالله جان داد
امام حسین اومد قاسم رو خواباند کنار بدن علی اکبر فرمود زینب جان به همه ی زنها بگو بیائیدتو خیمه، خودش هم بین دو شهید نشست گاهی دست میکشید رو سر علی اکبر و صدا میزد علی اکبرم گاهی دست میکشید رو سر قاسم و صدا میزد میوه ی دل برادرم، اگه مریض داری بسم الله
آی جوون دارا درِ خونه ی قاسم رو زدیه
الهی بحق قاسم ابن الحسن، امن یجیبُ المُضطرِ اذا دعا ویکشف السوء
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
روضه حضرت قاسم
روضه حضرت قاسم
#شب_ششم_محرم
#روضه_حضرت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸ای حرمت خانه ی معمور دل
🔸ای شجر عشق تو در طور دل
🔸نجل علی درّ یتیم حسن
🔸باب همه خلق زمین و زمن
امشب بریم در خانه ابن الکریم...
میوه دل امام حسن...
🔸همچو عمو ماه بنی هاشمی
🔸چشم و چراغ شهدا، قاسمی
امشب صاحب عزا...
خود امام حسنه...
آقای کریم ماست...
آی اونی که گرفتاری...
حاجت داری... مریض داری..
امشب شفای مریضت رو از امام حسن بگیر...
امشب آقا رو به پاره ی تنش قسم بده...
مگه ميشه...
برا میوه دلش اشک بریزی...
برا قاسمش اشک بریزی...
دست خالی بری...
آماده ای بریم کربلا بسم الله...
شاید 13 سال بیشتر نداره...
اومد کنار ابی عبدالله...
صدا زد:
🔸من هوای جبهه دارم ای عمو
🔸غصه های خیمه دارم ای عمو
شب عاشورا اومد کنار عموجانش حسین...
عرضه داشت آقا...
یه سوال دارم...
آیا منم فردا شهید میشم یا نه...
آیا منم میتونم جانم رو فداتون کنم یا نه...
🔸این دلم احساس غمگینی کند
🔸غربتت درسینه سنگینی کند
ابی عبدالله فرمود
عزیز دل برادرم...قاسمم...
مرگ رو چطور میبینی...
صدا زد:
احلی من العسل...
آقا مرگ برای من از عسل شیرین تره...
روز عاشورا اومد کنار ابی عبدالله...
صدا زد عموجانم حسینم...
الان ديگه وقتشه اجازه میدان بدید...
دیگه طاقت ندارم...
ابی عبدالله چکار کنه...
صدا زد قاسمم...
عزیز برادرم...
چطوری اجازه بدم...
آخه تو یادگار حسنمی...
تو امانت برادرمی...
اصرار کرد...
هر طوری بود...
اجازه گرفت...
رفت به سمت میدان...
راوی میگه:
وَخَرَجَ غُلَامٌ كَأَنَّ وَجْهَهُ شِقَّةُ قَمَر
یه نوجوانی وارد میدان شد دیدم صورتش مثل ماه داره می درخشه...
تا وارد میدان شد...
شروع کرد به رجز خوندن...
چنان با شجاعت رجز میخونه...
همه لشکر دشمن متحیر موندن...
این آقازاده کیه...
آی نانجیبها...
اگه منو نمیشناسید بدانید...
أَنَا ابْنُ الْحَسَنِ سِبْطُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفى
من فرزند قهرمان جنگ جملم...
من فرزند حسن بن علیم...
🔸آیینه ی مرد جمل آمد به میدان
🔸یک شیردل مانند یل آمد به میدان
جنگ نمایانی کرد...
خیلی ها رو به درک واصل کرد...
دورش کردن
دور تا دورش رو گرفتند...
سنگبارانش کردند...
یا صاحب الزمان...
یه نانجیب اومد...
ضَرَبَ رَأسَهُ بِالسَّيف
ِ
چنان با شمشیر به سر مبارکش زد...
فَوَقَعَ الغُلامُ لِوَجهِهِ
قاسم با صورت به زمین افتاد...
همینجا بود صدای ناله اش بلند شد...
يا عَمّاه ادرکنی
عموجان حسین به دادم برس...
سبک شب های جمعه فاطمه
***************************
🔸افتادم از پشت فرس2
🔸عمو به فریادم برس2
***
ديگر فتادم از نفس 2
عمو به فريادم برس2
***
مگرنگفتي اي عمو 2
هستي به جاي پدرم2
***
ببين زسم اسبها2
آخرچه آمد به سرم2
***
عموبيا ببين زخون
جاي حنا رنگم زدند
***
جزسنگ ونيزه كس
نمي گيرد نشانم اي عمو
***
ديدند ندارم من زره
از هرطرف سنگم زدند
***
افتادم از پشت فرس
عمو به فریادم برس
***
گفتم يتيمم سويم از
هرسو دويدند اي عمو
***
تمام آنها با لگد
نازم خريدند ای عمو
****
ابی عبدالله مثل باز شکاری خودش رو رسوند...
بگم یا نه...
نگاه کرد...
دید یه قاسمش زیر سم اسبها...
هی صدا میزنه عموجان حسین...
ابی عبدالله این نانجیبها رو کنار زد...
نشست کنار یتیم برادر...
دید با شمشیر به سرش زدند...
بدنش رو قطعه قطعه کردند...
سنگبارانش کردند...
داره نفسهای آخرش رو میکشه...
هی پاهاش رو زمین میکشه...
چه کار کنه حسین...
همه دیدند...
وقَد وَضَعَ حُسَينٌ صَدرَهُ عَلى صَدرِهِ،
قاسم رو به سینه چسباند...
وای عزیز برادرم قاسم...
یادگار حسنم قاسم...
🔸اي يادگار ِ رويِ قشنگِ برادرم
🔸جان كَندَنت روي زمين نيست باورم
🔸وقتي كه استغاثه ي جانسوز تو رسيد
🔸هفت آسمان، شكست و فرو ريخت برابرم
🔸پُر شد فضا ز عطر گلابِ تنت عمو
🔸عطر تن تو زنده كُند يادِ اكبرم
(صلی الله عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ)
نوحه حضرت قاسم سبک ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد
سبک ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد
افسوس که کشتند * یتیم حسنم را
چیدند به شمشیر * گل یاسمنم را
گل نسترنم وای یتیم حسنم وای
افسوس که قرآن حسن* نقش زمین شد
رنگین رخ نورانیش * از خون جبین شد
گل نسترنم وای یتیم حسنم وای
حق حسن از* نیزه و شمشیر ادا شد
در حجلة خون * قاسم او تشنه فدا شد
گل نسترنم وای یتیم حسنم وای
فریاد که شد غرقه به * خون پیکر قاسم
فواره زند خون جبین * از سر قاسم
گل نسترنم وای یتیم حسنم وای
صد پاره ز شمشیر جفا * یاس حسن شد
پیراهن نازک زره * قاسم من شد
گل نسترنم وای یتیم حسنم وای
ای اهل حرم، اهل حرم، لاله بیارید
بر پیکر صد پارة قاسم بگذارید
گل نسترنم وای یتیم حسنم وای
روضه حضرت قاسم
شب
[ آموزش کامل روضه]:
#شب_ششم_محرم
#نمونه_شروع_روضه
(شروع با زیارت عاشورا)
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
ِ
🔸الا ای صاحب قلبم کجایی
🔸محرم شد نمی خواهی بیایی؟
🔸کنار علقمه یا خیمه گاهی؟
🔸نمی دانم کجای کربلایی
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
#شب_ششم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸ای داغدار اصلی این روضه ها بیا
🔸صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا
صاحب عزا کجایی...
یا بن الحسن...
🔸تنها امید خلق جهان یابن فاطمه
🔸ای منتهای آرزوی اولیاء بیا
ای آقایی که آمدنت آرزوی همه عالمه...
آرزوی همه اولیاء خداست...
امام صادق فرمودند:
لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیامَ حَیاتِی
(منبع: الغیبة النعمانی، ص 246)
اگه پسرم مهدی رو درک کنم تمام عمرم بهش خدمت میکنم...
ولی امام صادق این تعبیر رو داره...
من چی بگم آقا...
🔸بالا گرفته ایم برایت دو دست را
🔸ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا
کی میای آقای خوبم...
میترسم اون روزی که شما میای...
دیگه من زنده نباشم...
زیر خاکها باشم...
🔸هفته به هفته می گذرد با خیال تو
🔸پس لا اقل به حرمت خون خدا بیا
آقا جانم... امام زمان...
امشبم اومدیم خدا رو به ابی عبدالله قسم بدیم...
فرج شما رو نزدیک کنه
یا صاحب الزمان...
#شب_ششم_محرم
#روضه_حضرت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸ای حرمت خانۀ معمور دل
🔸ای شجر عشق تو در طور دل
🔸نجل علی درّ یتیم حسن
🔸باب همه خلق زمین و زمن
امشب بریم در خانه ابن الکریم...
میوه دل امام حسن...
🔸همچو عمو ماه بنی هاشمی
🔸چشم و چراغ شهدا، قاسمی
امشب صاحب عزا...
خود امام حسنه...
آقای کریم ماست...
آی اونی که گفتی گرفتارم...
حاجت دارم... مریض دارم...
امشب شفای مریضت رو از امام حسن بگیر...
امشب آقا رو به پاره تنش قسم بده...
مگه ميشه...
برا میوه دلش اشک بریزی...
برا قاسمش اشک بریزی...
آقا دست خالی برت گردونه...
آماده ای بریم کربلا بسم الله...
شاید 13 سال بیشتر نداره...
اومد کنار ابی عبدالله...
صدا زد:
🔸من هوای جبهه دارم ای عمو
🔸غصه های خیمه دارم ای عمو
شب عاشورا اومد کنار عموجانش حسین...
عرضه داشت آقا...
یه سوال دارم...
آیا منم فردا شهید میشم یا نه...
آیا منم میتونم جانم رو فداتون کنم یا نه...
🔸این دلم احساس غمگینی کند
🔸غربتت درسینه سنگینی کند
عزیز دل برادرم...قاسمم...
مرگ رو چطور میبینی...
صدا زد:
احلی من العسل...
آقا مرگ برای من از عسل شیرین تره...
فرمود عزیز دلم...
فردا تو رو به بلای عظیم میکشند...
الله اکبر...
امان از بلای عظیم...
روز عاشورا اومد کنار ابی عبدالله...
صدا زد عموجانم حسینم...
الان ديگه وقتشه اجازه میدان بدید آقا...
دیگه طاقت ندارم...
ابی عبدالله چکار کنه...
صدا زد قاسمم...
عزیز برادرم...
چطوری اجازه بدم...
آخه تو یادگار حسنمی...
تو امانت برادرمی...
اصرار کرد...
هر طوری بود...
اجازه گرفت...
رفت به سمت میدان...
راوی میگه:
وَخَرَجَ غُلَامٌ كَأَنَّ وَجْهَهُ شِقَّةُ قَمَر
یه نوجوانی وارد میدان شد دیدم صورتش مثل ماه پاره میدرخشه...
تا وارد میدان شد...
شروع کرد به رجز خوندن...
چنان با شجاعت رجز میخونه...
همه لشکر دشمن متحیر موندن...
این آقازاده کیه...
آی نانجیبها...
اگه منو نمیشناسید بدانید...
أَنَا ابْنُ الْحَسَنِ سِبْطُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفى
من فرزند قهرمان جنگ جملم...
من فرزند حسن بن علیم...
🔸آیینه ی مرد جمل آمد به میدان
🔸یک شیردل مانند یل آمد به میدان
جنگ نمایانی کرد...
خیلی ها رو به درک واصل کرد...
کسی حریف این آقازاده نميشه...
چه کار کردند...
دور تا دورش رو گرفتند...
اول سنگبارانش کردند...
یه ظالمی صدا زد...
بخدا بهش حمله میکنم...
داغش رو به دل مادرش میگزارم...
یا صاحب الزمان...
تا این نانجیب رسید...
ضَرَبَ رَأسَهُ بِالسَّيف
ِ
آنچنان با شمشیر به سر مبارک زد...
فَوَقَعَ الغُلامُ لِوَجهِهِ
قاسم با صورت به زمین افتاد...
همینجا بود صدای ناله اش بلند شد...
يا عَمّاه
عموجان حسین به دادم برس...
🔸افتادم از پشت فرس
🔸عمو به فریادم برس
ابی عبدالله مثل باز شکاری خودش رو رسوند...
بگم یا نه...
نگاه کرد...
دید یه قاسمش زیر سم اسبها...
هی صدا میزنه عموجان حسین...
ابی عبدالله این نانجیبها رو کنار زد...
نشست کنار یتیم برادر...
دید شمشیر به سرش زدند...
بدنش رو قطعه قطعه کردند...
سنگبارانش کردند...
داره نفسهای آخرش رو میکشه...
هی پاهاش رو زمین میکشه...
چه کار کنه حسین...
همه دیدند...
وقَد وَضَعَ حُسَينٌ صَدرَهُ عَلى صَدرِهِ،
قاسم رو به سینه چسباند...
وای عزیز برادرم قاسم...
یادگار حسنم قاسم...
🔸اي يادگار ِ رويِ قشنگِ برادرم
🔸جان كَندَنت روي زمين نيست باورم
🔸وقتي كه استغاثه ي جانسوز تو رسيد
🔸هفت آسمان، شكست و فرو ريخت برابرم
🔸پُر شد فضا ز عطر گلابِ تنت عمو
🔸عطر تن تو زنده كُند يادِ اكبرم
(صلی الله عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ)
نوحه حضرت قاسم
نوحه
قاسم بن الحسن
سبک
من پسر کریم اهل بیتم
من قاسم یتیم اهل بیتم
نجل مجتبایم پور مرتضایم
یار حسینم یار حسینم
من خون حزبالله را حیاتم
من کشته ی سفینه النجاتم
امامم حسین است کلامم حسین است
یار حسینم یار حسینم
مادر مرا پرورده بر شهادت
در حجله خون میکنم عبادت
میزنم دست و پا میکنم جان فدا
یار حسینم یار حسینم
نوشته در صحیفه ی جهادم
حسین باشد رهبر و مرادم
این تمام دین است حقیقت، همین است
یار حسینم یار حسینم
اگر شود صدپاره پیکر من
اگر رود به نوک نی سر من
گرچه پیراهنم شد زره بر تنم
یار حسینم یار حسینم
قسم به قلب چاک چاک حسن
قسم به سرهای جدا از بدن
به عباس و حسین امام عالمین
یار حسینم یار حسینم
اگرچه باشد سیزده بهارم
مانند حیدر شیر کار زارم
تیر و نیزه باید به سویم بیاید
یار حسینم یار حسینم
نوحه حضرت قاسم
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمان یا رحیم
السلام ای سرزمین کربلا
السلام ای منزل نور خدا
السلام ای خیمه گاه خواهرم
قتلگاه جانگداز اکبرم
کربلا گهواره اصغر تویی
مقتل عباس نام آور تویی
بار بگشایید اینجا کربلاست
آب و خاکش با دل و جان آشناست
السلام ای سرزمین کربلا
السلام ای منزل نور خدا
نوحه قاسم بن الحسن
سبک آه و واویلا
ای بنی هاشم. کشته شد قاسم2
گشته خونین کفن آن گل یاسمن
نوگل فاطمه قاسم بن الحسن
ای بنی هاشم، کشته شد قاسم2،
شده غرقه به خون همه اعضای من
ای عمو جان شکست استخوان های من
ای بنی هاشم کشته شد قاسم
دشمن از هر طرف راه بر من ببست
کن نظر ای عمو پرو بالم شکست
ای بنی هاشم، کشته شد قاسم2
لاله ی یاسم در چمن افتاد
قاسمم زیر دست و پا جان داد
ای بنی هاشم، کشته شد قاسم
صورتش خونین سینه اش پامال
مرغ روحش زد روی دستم بال
ای بنی هاشم، کشته شد قاسم
از حرم رو در قتلگه کردم
قاسمم جان داد من نگه کردم
ای بنی هاشم، کشته شد قاسم2
ناله اش بر قلبم. شرر می زد
با لب عطشان بال و پر می زد
ای بنی هاشم، کشته شد قاسم
دسته گل های سرخ زهرایی
قاسمم گردیده تماشایی
ای بنی هاشم، کشته شد قاسم
در بغل باغ یاسمن دارم
یک گل پرپر از حسن دارم
ای بنی هاشم، کشته شد قاسم
بی زره سرباز شهید من است
هم شهید من، هم امید من است
ای بنی هاشم کشته شد قاسم
******
سبک ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد
افسوس که کشتند * یتیم حسنم را
چیدند به شمشیر * گل یاسمنم را
گل نسترنم وای یتیم حسنم وای
افسوس که قرآن حسن* نقش زمین شد
رنگین رخ نورانیش * از خون جبین شد
گل نسترنم وای یتیم حسنم وای
ای اهل حرم، اهل حرم، لاله بیارید
بر پیکر صد پارة قاسم بگذارید
گل نسترنم وای یتیم حسنم وای
حق حسن از* نیزه و شمشیر ادا شد
در حجلة خون * قاسم او تشنه فدا شد
گل نسترنم وای یتیم حسنم وای
فریاد که شد غرقه به * خون پیکر قاسم
فواره زند خون جبین * از سر قاسم
گل نسترنم وای یتیم حسنم وای
صد پاره ز شمشیر جفا * یاس حسن شد
پیراهن نازک زره * قاسم من شد
گل نسترنم وای یتیم حسنم وای
ای اهل حرم، اهل حرم، لاله بیارید
بر پیکر صد پارة قاسم بگذارید
گل نسترنم وای یتیم حسنم وای
شور
یا حیدر یا حیدر
یازهرا یازهرا
یا زینب یا زینب
یا حسن مجتبی
یا عباس یاعباس
حسین جان حسین جان
یاحجت بن الحسن عجل علی ظهورک
اباالفضل علمدار خامنه ای نگهدار
مریض ها رو شفا ده
حاجت ها رو روا کن
نوحه حضرت قاسم سبک شبانگاهان تا حریم سحر
سبک شبانگاهان تا حریم سحر
بيا مادر از حرم بيرون؛
سروِ بستانت ميرود ميدان
كفن بنما بر تنِ قاسم؛
مونسِ جانت ميرود ميدان
بيا مادر درد دل گويم
؛ اين دمِ آخر با تو از احسان
مكن ديگر بعدم ای مادر؛
گريه و زاری ناله و افغان
بود يارم اندر اين صحرا؛
ای ستم ديده خالقِ سبحان
اگر ديدی پيكرم را
در خاک و خون غلطان؛
صبر كن مادر!
اگر ديدی راسِ من بر نی
چون مهِ تابان؛
صبر كن مادر!
عمو جانم
ای عمو جانم؛
ای حسین جانم…
رهایم کن
تا که بنشینم؛
بر براقِ مرگ
با هزار افغان
حلالم کن…
نازپرورده روی دامانت؛
میرود میدان
که جولانم گشته ای مادر
؛ دیده ی گریان غرقه ی جانان
ز خونِ من باید این صحرا؛
لاله گون گردد از دمِ پیکان
شود جسمم؛ طوطیا از کین
جانِ جانانت، میرود میدان
بیا مادر در برم بنشین؛
لحظه ای اکنون از رهِ یاری
که من رفتم؛ کشته گردیدم
نو عروسم را ده، تو دلداری!
حسین جانم
ای حسین جانم…
ای حسین جانم
شب ششم: قاسم بن حسن
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
شب ششم: قاسم بن حسن
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
نوگل باغ حسن افتاده زیر دست و پا
یا اباصالح بیا
چشم دارد سوی خیمه ای عمو جانم بیا
یا اباصالح بیا
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
ای عمو بنگر تنم اندازه ی سقا شده
قاسمت رعنا شده
بند بندم زیر نعل اسب از هم وا شده
قاسمت رعنا شده
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
قاسم به عمو گفت یل صف شکنم
من یتیم حسنم
محبوب حسن آن شه خونین کفنم
من یتیم حسنم
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
پسر شیر به تاراج سپاه آمده است
قرص ماه آمده است
با نیابت ز حسن یاری شاه آمده است
قرص ماه آمده است
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
ای که شد در باورت مرگ همچو احلی من عسل
یابن زهرا العجل
سوی میدان می روی حی علی خیر العمل
یابن زهرا العجل
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
قاسمم افتاده ام از زین مرکب بر زمین
ای عمو حالم ببین
در کنار من نشسته قاتل من در کمین
ای عمو حالم ببین
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
تو میان خیمه هستی من به زیر دست و پا
ای عمو جانم بیا
تیر باران شد تنم همچون امام مجتبی
ای عمو جانم بیا
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
پسر ارشد شیر جمل انداز منم
قاسم بن الحسنم
آمدم گردن یل های عرب را بزنم
قاسم بن الحسنم
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
نوه ی شیر عرب، شیره ی جان حسنم
نوجوان حسنم
صاحب خاطره ی نام و نشان حسنم
نوجوان حسنم
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
بی زره آمده و پیرهن او کفن است
قاسم بن الحسن است
مثل عباس عمویش بخدا صف شکن است
قاسم بن الحسن است
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
به گمانم که حسن آمده در یاد حسین
ماه داماد حسین
جمل انداز سپاه آمده امداد حسین
ماه داماد حسین
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
شده ذکر همهی اهل حرم یا قاسم
یابن زهرا قاسم
زنده شد خاطرهی جنگ جمل با قاسم
یابن زهرا قاسم
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
کربلا با رجز تو حسن آباد شده
پسرم ای قاسم
حمله کن باز که روح پدرت شاد شده
پسرم ای قاسم
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
یادگار مجتبایم در شجاعت حیدرم
قاسم بن الحسنم
می روم با روی خونین نزد زهرا مادرم
قاسم بن الحسنم
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
من نشان می دهم امروز عقیق یمنم
قاسم بن الحسنم
شده حرز علی و فاطمه جوشن به تنم
قاسم بن الحسنم
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
بیش از قبل من امروز شبیه حسنم
قاسم بن الحسنم
پدرم جای زره دوخته بر تن کفنم
قاسم بن الحسنم
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
از حرم تا قتلگه قاسم شتابان می رود
ماه تابان می رود
یادگار مجتبی با چشم گریان می رود
ماه تابان می رود
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
مثل سقای حرم خوش قد و بالا شده ای
تو چه رعنا شده ای
چقدر مثل علی اکبر لیلا شده ای
تو چه رعنا شده ای
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
این حسن زاده به تنهایی خودش یک لشگر است
یادگار حیدر است
بهترین شاگرد عباس و علی اکبر است
یادگار حیدر است
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
پدرم شیرِ جمل بوده و نامش به لبم
قاسم بن الحسنم
حسنی زادهام ای قوم و حسینی نَسَبم
قاسم بن الحسنم
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
حضرت قاسم ابن الحسن (ع)
حضرت قاسم ابن الحسن (ع)
دودمه
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
ای عمو بنگر تنم اندازه سقا شده ۞═۞ قاسمت رعنا شده
بند بندم زیر نعل اسب از هم وا شده۞═۞ قاسمت رعنا شده
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
منم قاسم که جانم گشته بر لب۞═۞بیا سالار زینب
تنم افتاده زیر سم مرکب ۞═۞بیا سالار زینب
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
دم پـاره
افتادم از پشت فرس۞═۞عمو به فریادم برس
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
پامال گشته پیکرم ای عمو۞═۞ بیا بیا تو بر سرم ای عمو
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
خضرت قاسم سبک کمکم کن عمه جونم
کمکم کن عمو جونم ** ای عموی مهربونم
عمو جونم عمو جونم** عمو جونم عمو جونم
عمو جونم عمو جونم ** نظم پیکرم بهم ریخت
یاد مادر تو بودم ** وقتی لشکر رو سرم ریخت
عمو جونم
عمو جونم عمو جونم** دیگه تو تنم توون نیست
گیسوی من پره خون ** دیگه ابروهام کمون نیست
نقل دامادی قاسم ** شده سنگ و نیزه و تیر
تو حرم تازه عروسم ** قصه خورده و شده پیر
یادته بابام تو تابون ** کفنش دوخته به تن بود
خوب منم زره نداشتم ** تا بگم مثل حسن بود
عمو جونم
هلهله میکنه دشمن ** افتادم از روی مرکب
تو حرم عزا گرفتن ** نجمه و رباب و زینب
چشم بابام شده روشن ** رنگ مادرم پریده
زیر نعل اسب دشمن ** قد و بالام شد کشیده
عمو جونم