شب جمعه نوحه سبک برمشامم میرسد هر لحضله بوی کربلا
شب جمعه
نوحه سبک برمشامم میرسد هر لحضله بوی کربلا
«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»
«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
«تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا»
میزنم دم ز ولای تو اباعبدالله
دلم افتاده به پای تو اباعبدالله
پیش هر بی سرو پایی که گدایی نکنم
من گدایم گدای تو اباعبدالله
با همه خیل گدایی که در خانه توست
کم ندیدم ز عطای تو اباعبدالله
مادرم گفت اگر این همه عزت داری
پدری کرده برای تو اباعبدالله
ای که آرامش جان علی و فاطمه ای
جان عالم به فدای تو اباعبدالله
کعبه دور سر شش گوشه تو میگردد
مروه دنبال صفای تو اباعبدالله
این ورودی جنان یا در باب القبله است.!؟
چه بهشتی است سرای تو اباعبدالله
بی جهت نیست حرم هر شب جمعه غوغاست
زائر توست خدای تو اباعبدالله
کاش محشور شوم روز قیامت آقا
با تو و با شهدای تو اباعبدالله
زودتر از همه سیراب شود از کوثر
زائر کرببلای تو اباعبدالله
یاری مادر تو حضرت زهرا کرده
هر که گرید به عزای تو اباعبدالله
مادرت هر شب جمعه به حرم می آید
میزند ناله برای تو اباعبدالله
مادرت هر شب جمعه به حرم میشنود
ناله واولدای(واعطشای) تو اباعبدالله
پیش چشمان تر تو پسرت را کشتند
جگرم سوخت برای تو اباعبدالله
بی جهت نیست زمینگیر شدی پیش تنش
تکه تکه شد عصای تو اباعبدالله
خواستی موی سفید تو نبیند زینب
خون او گشت حنای تو اباعبدالله
اولین مرتبه بود از حرم آمد بیرون
خواهر تو زقفای تو اباعبدالله
این همه دیده نامحرم و زینب، ای وای
خوب شد بود عبای تو اباعبدالله
بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
بند اوّل
مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا
گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا
پیش تر از آنکه مادر شیر نوشاند مرا
جام اشگ و خون گرفتم از سبوی کربلا
با وجود نهر جاریِ فرات و علقمه
خون ثارالله شد آب وضوی کربلا
اشگ چشم زینب و خون حسین بن علی
گشته تا صبح قیامت آبروی کربلا
گه کشد در قتلگه گاهی به سوی علقمه
گه برد هوش از سرم نام نکوی کربلا
کعبه و سعی و صفا و مروه ی من کربلاست
هر کجا باشم دلم باشد به سوی کربلا
در صف محشر که سر می آورم بیرون زخاک
می کند چشمم به هر سو جستجوی کربلا
«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»
«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
بند دوّم
از فراق کربلا پیوسته دارم زمزمه
ترسم این هجران دهد آخر به عمرم خاتمه
دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه
بشنوم در گوشه ی مقتل صدای فاطمه
دوست دارم تا شود از گریه چشمم جام اشک
با سرشک دیده سقّایی کنم در علقمه
دوست دارم مرقد شش گوشه گیرم در بغل
اشگ ریزم بر رخ و باشم دعا گوی همه
دین من دنیای من عقبای من باشد حسین
نه به خُلدم حاجت است و نه زنارم واهمه
دیده بستم از همه عالم، دلم در کربلاست
بر لبم دائم بود این بیت زیبا زمزمه
«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»
«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
بند سوّم
کربلا ای حُرمتت بالاتر از بیت الحرام
تا به کی از دور گویم بر شهیدانت سلام
تا به کی از دور گردم دور نهر علقمه
تا به کی فراتت خون دل ریزم به جام
آه از من گر نسوزم لحظه لحظه بر حسین
وای بر من گر شود بی کربلا عمرم تمام
کربلا! یک لحظه از آب فرات خود بپرس
مِهر زهرا از چه شد بر زاده ی زهرا حرام
کربلا! فریاد زن با مردم عالم بگو
کوفیان با سنگ از مهمان گرفتند احترام
بس که می گردد دلم بر گرد آن شش گوشه قبر
بس که مشتاق حسین و کربلایم صبح و شام
«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»
«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
بند چهارم
من کجا از دلبرم یک لحظه دل بر داشتم
پیش تر از خلقتِ دل مهرِ دلبر داشتم
پیش تر از بودن چشمم هزاران موج اشک
از برای گریه بر آن جسم بی سر داشتم
پیش تر از بردن نام پدر گفتم حسین
مهر او را در دل از دامان مادر داشتم
شیر مادر را ننوشیده، به چشمم سیل اشک
بر گلوی تشنه ی شش ماهه اصغر داشتم
پیش تر از نوجوانی سینه بر اکبر زدم
پاره های دل بر آن صد پاره پیکر داشتم
مادرم می گفت ای فرزند! من کام تو را
از ازل با خاک سرخ کربلا برداشتم
«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»
«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
بند پنجم
عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین
تا برات کربلایم را کند امضا حسین
هم دلم برده با خود در کنار قتلگاه
هم دو چشمم را کند از اشک و خون دریا حسین
با همین پرونده ی سنگین و این بار گناه
می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین
از سنین کودکی پوشیده ام رخت سیاه
ریختم اشگ و زدم بر سینه، گفتم یا حسین
غم مخور گر روز محشر گم شدی در بین خلق
هر کجا باشیم ما را می کند پیدا حسین
من که از روز ولادت کربلایی بوده ام
دوست دارم وقت مردن هم بمیرم با حسین
کعبه و رکن و مقام و زمزم من کربلاست
از حسینم در حسینم با حسینم با حسین
«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»
«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
بند ششم
خاک را در قتلگه گِل کردم از اشگ دو عین
ساختم مُهری و روی آن نوشتم یا حسین
اشگ من بر یوسف زهراست، دین و دِین من
گریه کن ای دیده نگذاری بمانم زیر دِین
ای اجل مهلت بده یک لحظه سقّایی کنم
با سرشک دیده بر سقّای مقطوع الیدین
دوست دارم مثل زینب سر به محمل بشکنم
خون فشانم از جبین و اشگ ریزم از دو عین
در نظر می آورم گلدسته ی عبّاس را
چون کنم از قصر شیرین رو به شهر خانقین
از نفس های شب و عطر نسیم صبحگاه
در مدینه در نجف در کربلا در کاظمین
«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»
«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
بند هفتم
قطره قطره آب شو ای دل چو شمع انجمن
گریه کن ای دیده بر آن کشته ی صد پاره تن
یک بیابان خار و یک صحرا خزان یک برگ گل
یک هزار و نهصد و پنجاه زخم و یک بدن
یوسف زهرا تنش با چنگ گرگان چنگ چنگ
پیرهن از تن، تن او پاره تر از پیرهن
کاش بودم روز عاشورا کنار قتلگاه
ناله از دل می زدم کی شمر! زینب را نزن
کاش می گفتم به دشت کربلا با زائرین
بوریایی شد تن فرزند زهرا را کفن
گر چه از آن تربت شش گوشه دور افتاده ام
کربلا باشد به من نزدیک تر از جان من
«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»
«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
بند هشتم
ناله در دل، اشگ بر رخسار، بغضم در گلوست
عضو عضوم با حسین فاطمه در گفتگوست
نامه ی اعمال من این چشم گریان من است
اشگ من بر صورت من خوش تر از آب وضوست
هر کجا پا می نهم انگار نهر علقمه
هر طرف رو می کنم قبر حسینم روبروست
اشگ از سوز عطش خشکیده در چشم رباب
کودک شش ماهه را تیر سه شعبه در گلوست
مکتب من خیمه ی عبّاس و درسم یا حسین
دین من آیین من تا صبح محشر عشق اوست
با حسین و کربلا یک عمر عادت کرده ام
کربلایم کربلایم کربلایم آرزوست
«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»
«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
بند نهم
کربلا یعنی خدای کعبه را بیت الحرم
کربلا خاکی است کز خون خدا شد محترم
کربلا یعنی سرشک دیده و هُرم عطش
پیکر صد چاک و دست خالی و مشک و علم
غنچه ای از ضرب سیلی گشته رخسارش کبود
لاله ای از تازیانه کرده اندامش ورم
نونهالی حنجرش خشکیده از سوز عطش
سرو اندامی زخون چسبیده لب هایش به هم
نوجوانی تشنه ی آب دم شمشیرها
شیر خواری شیر خورده از دم تیر ستم
در طواف کعبه گفتم با خداوند حرم
کی خداوند حرم حتّی کنار این حرم
«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»
«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
بند دهم
زخم دل، زخم بدن، زخم جگر، زخم زبان
آفتاب گرم و هرم تشنگی، داغ جوان
سنگ، مُهر و قتلگه سجّاده، خون آب وضو
ذکر بر لب، تیر بر دل، اشگ بر صورت روان
داد زیر خنجر قاتل نمازش را سلام
گفت تسبیحات زهرا را به بالای سنان
آفتاب فاطمه افتاد بر روی زمین
بر تن عریان او خورشید گشته سایبان
بارالها دیده ای تا خون بگریم روز و شب
سیل اشگم را به قبر یوسف زهرا رسان
هر کجا پا می گذارم، هر طرف رو آورم
از نسیم و از فضا و از زمین و آسمان
«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»
«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
بند یازدهم
طایران دیدند از صیّادها آزارها
لاله ها لب تشنه جان دادند زیر خارها
دختران فاطمه دامانشان آتش گرفت
از هجوم دشمنان و از شرارا نارها
خون زگوش دختر شیر خدا جاری شده
گوشواره اوفتاده در کف خونخوارها
کربلا معجر بپوشان تا نبیند فاطمه
داغ گرما، نقش سیلی، بر گل رخسارها
کاش می شد صورت خود را نهم بر روی خاک
در مسیر کربلا، در مقدم زوّارها
خوانده ام از خوردسالی روز و شب این بیت را
بارها و بارها و بارها و بارها
«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»
«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
بند دوازدهم
کربلا یا کربلا یا کربلا یا کربلا
در فراقت مبتلایم مبتلایم مبتلا
عاقبت با خون ثاراللّهیان تفسیر شد
قصّه ی ذبح عظیم و آیه ی قالوا بلا
آیه ی قرآن نیفتاد از لب خشک حسین
از کنار قتلگه تا دامن طشت طلا
جان فدای کشته ای که با سر ببریده اش
بر فراز نی چهل منزل به دشمن گفت، لا
سال ها دیدم که در هر محفلی با سوزِ دل
خوانده اند این بیت را با یکدگر اهل ولا
«تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا»
«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»
«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
شبای جمعه دعای کمیل
شبای جمعه دعای کمیل خدایا
تا که یک گوشه چشمی تو به من کنی خدایا
میدونم بنده خوبی واسه توخدا نبودم
ولی افتخارم اینه از شما جدا نبودم
یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی
ذکر یارب یارب من میکنه حل مشکل من
ای خدای مهربونم مهر تو توی دل من
ذکر یا کریم و یارب هر شب جمعه میگم من
ذکر یا نور یا قدوس نغمه روی لب من
یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی
یا غیاث المستغیثین کمکم کن که بیچارم
کسی رو غیر شما من هیچ کجا سراغ ندارم
یا سریع الرضا میگم تا که زود ازم رضا شی
باعث قبولی توبه عبد رو سیا شی
یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی
یا من اسمه دو ا ده تو شفا هر چی مریضه
اون کسی که تو رو داره هرکجا بره عزیزه
ای خدای حی غفار مصلحت رو تو میدونی
نعمتایی رو که دادی حکمتش رو تو میدونی
یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی
✍️شاعر: حکمت اله ترکی
🌷🌷🌷
شعر دعای کمیل (شعر شب جمعه )
جمعه شب آمده تا دل ز خدا یاد کند
بنده از کار بدش توبه و فریاد کند
چون بفرموده حق دست دعــا بردارد
او اجابت کند و بنده خود شادکند
همچنین در سه فراز دعای کمیل "یا رب یا رب یا رب" دارد که شعر زیر را انشا کردم :
آنقدر یا رب بگـــــــــــویم تا خدا یادم کنی
ز آتش دوزخ رها از غـــــــم تو آزادم کنی
جمعه شب ها با زبان مرتضی خوانم تو را
تا که دستم را بگیری لطف و ارشادم کنی
🌷همینطور مطلب زیر
شب جمعه که شب رحمت و غفران خداست
دوری از مسجد و محراب و دعا کار خطاست
سرخوش آنکو که در این شب به دعا مشغول است
فارغ از فیض در این همچو شبی مسئول است
همره خضر شو و آنچه علی گفت کمیل
لوح دل ساز دعایی که بنام است کمیل
با زبان علوی مسئلت از یزدان کن
رحمت واسعه را واسطه جانان کن
مخلص ار طالب فیضی به خرابات خرام
که به رندی بود این راه و روش ، کیش و مرام
🌷🌷🌷
🌷شروع دعای کمیل
الهی بنده ای گم کرده راهم
بیا مولا بده امشب پناهم
اسیر کرده های زشت خویشم
به حق فاطمه بنما نگاهم
تهی دستم بیا و از ره لطف
ببخشا از کرم جرم و گناهم
تمام راهها را رفتم ای دوست
نموده این سیاهی ها تباهم
کجا مانند تو پیدا نمایم
که تو مولائی و من پر گاهم
نکن رد از در خود سائلت را
بجز لطفت دگر چیزی نخواهم
شب جمعه ،کمیل و یارب من
اگر ردم کنی در قعر چاهم
به یارب یارب شب زنده داران
بده یکبار دیگر توپناهم
🌷🌷🌷
مناجات باخدا شب جمعه
راه دور و بار ،سنگین و گناهم بی شمار
من که می دانم بدم دیگر تو بر رویم نیار
بگو خدا میدونم بدم،میدونم گنه کارم اما دلخوشیم فقط به تو
تو این دنیای پر تردید نمی تونم با کسی درد و دل کنم مگه نمیگیم خدا ستار العیوبه خدا عیب بنده هاشو میپوشونه میگه این بنده منه ولی منم که غفلت کردم منم که توبه نمیکنم منم که آدم نمیشم..
تا نیفتم تا نسوزم در شرار خشم تو
ابر رحمت بر سر این بنده عاصی ببار
باورم هرگز نمی آید به ذات اقدست
مهربانی چون تو عبدش را بسوزاند به نار
کی به رویش در ببندی کی رهایش میکنی؟
بنده ای را که ندارد جز درت راه فرار
هم زلطفت ،هم ز عفوت ،هم زجرمم هم زخویش
شرمسارم شرمسارم شرمسارم شرمسار
باورم هرگز نمی آید که مایوسم کنی
بنده ای را که بود بر رحمتت امیدوار
حضرت آیت الله ناصری (حفظه الله)فرمودند مایوس از رحمت اللهی نشوید هر چه قدر گناه کرده باشید همیشه امیدوار باشید به رحمت خدا ،ما هیچکدام معصوم نیستیم هر کدوم دامانتون آلودس هر کس به یه قدرو اندازه ،مایوس شدن از رحمت اللهی از گناهان کبیره است
از تو در عمرم نکردم لحظه ای قطع امید
گر چه دارم جرم در پرونده خود بی شمار
گرچه میدانم مرا می بخشی از لطف و کرم
می سزد تا باز،گریم از خجالت زار زار
پرده پوشی کردی از جرمم به دست رحمتت
گر چه می کردم گناه خویشتن را آشکار
چشم (میثم) همچنان باشد به عفو رحمتت
گر بری سوی بهشتش یا بسوزانی به نار
التماس دعا
🌷🌷🌷
گریز به دعای کمیل
🕊الهـے وَ رَبـّے مَن لے غَیرُک
#مناجات
#یاکریم_یارب
از بس گناه بر دل خود بار می کنم
خود را میان نفس گرفتار می کنم
پل های بازگشت خودم را شکسته ام
دارم علیه خویش فقط کار می کنم
قلبی که جایگاه تو و اهل بیت توست
در حیرتم چگونه لجن زار می کنم؟!
تو عاشقانه حاجت من را نمی دهی
من جاهلانه این همه اصرار می کنم
من بنده ی توام، چه کنم؟! "دوست دارمت"
باشد بزن... دومرتبه تکرار می کنم
دنیا نشد ببینمش اما به روز حشر
سجده به پای حیدر کرار می کنم
تشنه شدن بهانه ی ذکر مصیبت است
یاد حسین لحظه ی افطار می کنم
یاد مدافعان حرم آه می کشم
گریه به یاد زینب و بازار می کنم
اصلا کسی به عمه ی ما ناسزا نگفت
سیلی به او زدند؟! نه... انکار می کنم
دست خودم که نیست، فقط داد می زنم
وقتی که یاد مجلس اغیار می کنم
#لایوم_کیومک_یاابا_عبدالله
#الهے_بحق_الحسین_العفو
شب_جمعه
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_امام_حسین_ع
#وفات_حضرت_ام_البنین_علیها_سلام
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
در کـــربلا امشب دو مــادر دم گرفتـند
بر غــربت هــم مجلــس مـاتم گرفتــند
مرثیـــــهٔ امشــب تبِ احســــاس دارد
شــورِ" بِنَفســـی أنتَ یا عبـــاس" دارد
صاحب عزا امشب ، یل ام البنین است
در مـاتمِ مــادر ، عزادار و غمیــن است
از آسمــان ، باران غـــم می بارد امشب
قـرص قمــر ، اشک دمــادم دارد امشب
افلاکیـــان ، دورِ قمـــر ، مــأوا گرفتند
بزم عـــزا بــر مـــاتــم عظمـــا گرفتند
نوحوا علی العباس می خوانند از عرش
گسترده اند ازاشک خود بر آسمان، فرش
از چشم خیس زائران ، الماس جاریست
بر روی لبهـــا ذکـــرِ یاعبــاس جاریست
ام البنیـن در فکــر شـــاه عالمیــن است
همواره گریان از غــمِ داغ حسین است
هرگــز نبــرده داغ زینب را زِ یــادش
با یــاد غمهــا می کشـــد آه از نهــــادش
یک کربـلا در سینـــه اش ماتم نشــسته
پهلـــوی یک بانوی قـــامتْ خَــم نشسته
هر دو ، غـــمِ داغ پســـر در سینــه دارند
قصــــد زیــارت ، در شــب آدینـــــه دارند
هر دو ، شهیـــدی تشنه لب در خاک دارند
هر دو ، مقـــام خـــاص در افـــــلاک دارند
امشب سخن از حــرمتِ اُمُّ الشهیـــد است
ام البنیـــن در نـزد زهـــرا رو سفیـــد است
شب_جمعه
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شب_جمعه
#سینه_زنی
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
هَر شَب جمعه به صَد شور و«نوا» گفتَم حسین
یادَم آمَد اَز نوای «نینَوا» گفتم حسین
آب نوشیدَم بیادَش گریه کَردَم سوختَم
میکشیدم آه اَز دل «بیصدا» گفتَم حُسین
در هَوایَش پَر کشیدم فُطرُس کویَش شُدَم
تا رسیدَم به دیار «کَربَلا» گفتَم حسین
تا گرفتَم در بَغَل آن تُربَت شش گوشه را
آفَرینش با دلم شُد «هَمصدا» گفتَم حسین
روضه خوانی روضهٔ آب و عطَش را خواند من
بَر دلَم نَقش حَرَم افتاد «تا» گفتَم حسین
کودکی دیدَم که در آغوش مادَر گریه کَرد
یاد کَردم اَز رُباب و «گریه ها» گُفتَم حُسین
می درَخشد تا اَبَد بَر تارَک اَفلاک آن
بَرق اَهلا من عَسل در «خیمه ها» گُفتَم حُسین
یادم آمَد اَز شَهیدی که به مَقتَل خُفته بود
با تَن صَد پاره پاره، سَر «جُدا» گُفتَم حُسین
در کنار عَلقمه سَقاّی دَشت کَربَلا
هَی صدا میزد اَخا اَدرک «اَخا» گفتم حسین
خواهَری بَر سَر زَنان و واحسیناگوی بود
با چراغ اَشک و دَستی بَر «دُعا» گُفتَم حسین
گوش طفلی پاره و رُخسارهٔ ماهَش کَبود
اَزجَفای کوفیان بی «حَیا» گفتَم حُسین
آشنائی با حسین را از پدر آموختم
گریه کردم بر غریب«آشنا» گفتم حسین
گریه های شب جمعه چه خریدن دارد
گریه های شب جمعه
چه خریدن دارد
نوکرت بر حرَمت
شوق رسیدن دارد
دل من لک زده تا
کُنجِ حرم بنشیند
مرغکی ناله کنان
میل پریدن دارد
رخ یوسف اگرم
هر چه که زیباست ولی
چهره نه ، نام شما
دست بریدن دارد
من شفا یافته ی
لطفِ شما بودم وبس
شکر باذکر حسین
قلب تپیدن دارد
همه زَوّار تو
بی دل شده بر میگردند
دلِ بی دل شدگان
وَه چه خریدن دارد
هر کجا می نگرم
عکسِ حرم میبینم
این رهِ خانه عشق است
دویدن دارد
روزِ محشر که
حسین بن علی وارد شد
حال و روزِ دل عشاق
چه دیدن دارد ...
#شاعر_جواد_قدوسی
#ذکر_پایان_سینه_زنی
بر مشامم میرسد
هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند
آرزوی کربلا ...
تشنه ی عشقِ حسین
ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل
قبر شهید کربلا ..
بعد صد سال اگر
از سرِقبرم گذری
من کفن پاره کنم
زندگی از سرگیرم
سبک شب های جمعه فاطمه س
سبک شبهای جمعه فاطمه س
شبهای جمعه مادرم آیدکنارپیکرم
گریدبجسم بیسرم بوسدبریده حنجرم
مظلوم حسینم یاحسین نوردوعینم یاحسین2بار
ازآتش غم دل کباب گیسوکندازخون خضاب زانوگذاردبرتراب نالدبعریان پیکرم
مظلوم حسینم یاحسین
گویدبنیه قتلوک وماعرفوک ذبحوک
من شرب ماء منعوک ای کشته عطشان پسرم
مظلوم حسینم یاحسین
شدقطعه قطعه پیکرت این پیکرت پس کوسرت
دشمن بریده حنجرت درپیش چشمان ترم
مظلوم حسینم یاحسین
اکبرچشداصغرچشدعباس آب آورچشد
انگشت وانگشترچشدمن مادرغم پرورم
مظلوم حسینم یاحسین
ای کشته صدپاره تن درتن نداری پیروهن شدبوریابرتن کفن ای خفته درخون دربرم
مظلوم حسینم یاحسین
ای سربریده ازقفاوی خون توخون خدا خاکت بهردردی شفا پهلوشکسته مادرم
مظلوم حسینم یاحسین
شبهای جمعه وای من کرببلاشدجای من شش گوشه شدماءوای من زوارتوتامحشرم
مظلوم حسینم یاحسین
درسوگ توصبح ومساءمهدی شده غرق عزا خون گریدازدودیدها گشته( محبی) ذاکرم
مظلوم حسینم یاحسین
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
روایت داریم امشب زائراقا ابی عبدالله
مادرشون حضرت زهرا ست
به همراه جدشون پیغمبر
اقا امیر المومنین و امام حسن و ائمه و پیغمبران
به همراه هزاران هزار ملک به زیارت ابی عبدالله میان
هرکی هرکجا دست ادب به سینه بزاره وبه اقا سلام بده
زائراقا ابی عبدالله به حساب میاد
شبهای جمعه مصطفی
با مجتبی و مرتضی
آیند به دشت کربلا
گویند به صد شور و نوا
مظلوم حسین من چه شد؟
نور دوعین من چه شد
شب های جمعه فاطمه
با اضطراب و واهمه
آید به دشت کربلا
گردد به دور خیمه گاه 2
آید میان قتلگاه2
گوید به صد شور و نوا 2
مگر حسین تشنه لب
عزیز مصطفی نبود
مگر کسی که کشته شد
تنش برهنه میکنند
مگر کسی که کشته شد
سرش به نیزه می کنن
غریب مادری حسین
غریب گیر اوردنت
با لب تشنه گشتنت
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
مگر که پاره پیروهن
به پیکرت روا نبود
مگرکفن برات حسین
به غیر نیزه ها نبود
غریب مادری حسین
غریب گیر اوردنت
با لب تشنه گشتنت
رأس حسین به نیزه ها
پیش نگاه مادرش
جدا شد از بدن سرش
آتیش زدن به خیمه ها
کتک زدن به بچه
اسیری رفتن بچه ها
چرا تنت عریان حسین
به خاک کربلاست حسین
اگر بریده شد سرت
دگر به نوک نیزه ها
نهادنش سزا نبود2
غریب مادری حسین
غریب گیر اوردنت
با لب تشنه کشتنت
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
لشگری ریخت روی سرت
لشگریان خیره سر
چند نفر به یک نفر
حسین من حسین من
با اسب ها رفتن رو تنت
روی خاکها کشوندنت
غریب مادری حسین
غریب گیر اوردنت
با لب تشنه گشتنت
تسلای دل امیر المومنین
صداش بزن
حسین جان 2
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
آخر مجلس
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد.
آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
نسئَلُک اَلّلهُمَ ونَدعُوک
بِاسمِکَ العَظیم الاعظَم
اَلاعَزِّالاجَلِّال اَکْرَمِ
بدماءشُهَداءِنا
وبِحَق اِمامِ زَمانِنا
ده مرتبه یاالله...
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
▪️حاجات رومدنظربگیرید
درراس همه حاجات،
فرج آقا امام زمان
امام جواد فرمودند
افضل اعمال انتظار الفجر
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
ا للهم عجل لولیک الفرج
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
. قلب نازنین آن حضرت ازهمه ماراضی وخشنودبفرما.
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
. شب اول قبرامیرالمؤمنین و اولادش به فریادهمه مابرسان.
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
نسل و ذریه ما رو از مخالفین با علی واولادش قرار مده
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
مریضای مدنظر،شفای عاجل عنایت بفرما.
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
حوائج مشروعه این جمع برآورده به خیربفرما.
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
ثوابی ازاین مجلس ومحفل
نثار ارواح طیبه شهدا امام شهدا
حقداران، پدران،مادران،
این جمع عائد و واصل بفرما.
✧❁۞═۞❁✧❁۞═۞❁✧
روضه جانسوز حضرت سیدالشهدا در شب جمعه
روضه جانسوز حضرت سیدالشهدا در شب جمعه
لبها مُعطر است سلامٌ علی الحسین
ساعاتِ آخر است سلامٌ علی الحسین
این خاک رستخیزِ تمامِ مصایب است
صحرای محشر است سلامٌ علی الحسین
آن گلویی که بوسه زد بر آن پیغمبر
فرداش خنجر است سلامٌ علی الحسین
والعصر عصر اگر برسد چشمِ زینبش
حیران یکسر است سلامٌ علی الحسین
◾️شبِ جمعه س شبِ زیارتی اباعبدالله ست، امشب بی بی فاطمه ی زهرا خودش میاد دست میکشه رو سرِ عزادارِ حسینش، اما امان از لحظه ای که حسین تکیه بر نیزه ی بی کسی زده ، دیگه هیچ یاری براش نمونده خدایا امان از غریبی، اومد به میدان با اینکه داغ دیده همه لشکر رو پراکنده میکرد، صدا زد لا حول و لا قوة الا بالله یعنی خواهرم زینب هنوز بی برادر نشدی، هنوز سایه م رو سرته، اما امان از اون لحظه ای که اومدن دوره حسینِ زهرا رو گرفتن، خدایا یکی با نیزه میزنه یکی با شمشیر میزنه هر کی وسیله نداشت با سنگ میزد
اماناز دل زینب(این روضه خیلی حق داره عزیزان خودتو ببر یه لحظه کربلا ببین حسین و زینب چی کشیدن)ای وای سنگی بر پیشانیِ مولا اثابت کرد الله اکبر خون جلوی چشمای آقا رو گرفت پیراهن عربی شو بالا گرفت خونه پیشانیشو پاک کنه اما یه وقت تیر سه شعبه ای بر قلبِ آقا زدن ای وای این تیر دیگه امید زینب رو ناامید کرد
اما زینب حالا منتظره خدایا چرا دیگه صدای لا حول ولای برادرم نمیاد الله اکبر کربلا به لرزه در اومده زینب دوید بالای تل زینبه ای وای خدایا آنچه زینب دید هیچ خواهری نبینه یه وقت دید شمر رو سینه ی برادرش نشسته(اونی که کربلا رفته میدونه تلِ زینبیه با حرم زیاد فاصله نیست)بی بی زینب چی کشید خدایا یه وقت دید شمر هر کاری کرد خنجر از جلو گلوی حسین رو نمی برید (وای میدونی چرا؟) آخه جایی که پیغمبر بوسه زده، تا یه لحظه پیش زینب اون جا رو بوسه زده، زهرا بوسه زده
یه وقت شمر خدا لعنتش کنه بدن حسین رو برگردوند، سجده بر خاکِ کربلا گذاشت، لحظات آخر میگه دیدم زینب اومد بالای تل زینبیه ، حسین صدا زد زینب برگرد به خیمه نمی تونی ، طاقت نداری این صحنه رو ببینی
برو خواهر جون مادر ، نبینی بریدنِ سر
بروخواهر جون مادر نبینی خنجر وحنجر
برو خواهر ، یه وقت بمیرم زینب دستاش رو رو سرش گذاشت خدا لعنت کنه شمرو با ۱۲ ضربه ی شمشیر سر حسین رو از بدن جدا کرد، آی امان از دل زینب
او می بُرید و من می بریدم
او از حسین سر من از حسین دل
یه وقت دید سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سرِ برادرِ زینب
عزیزُم وُ نصیب هیچ کس مبا آولا هیچ فرد مسلمون
وُ بی برارُم کُردنه ای مردم گردُم می بیابون
عزیزم وُ دَس به ایی دلُم مَوِنیت ای مردم زخمم زخم ماره
وُ زخم مار داغِ براره مرهمی نداره
عزیزم وُ گفت مردم مردم می کُلِ جهون کسی ندیده
وُ سر برارشه بُرن نهلِنش گریوه
عزیزم وُ ره برون رَتون بُرا کُردیمِ زِمین گیر
وُ ره به هی جا نَم بَرُم بووِسُم اَ جون سیر
علی لعنة اللهِ علی القوم الظالمین
روضه، ویژه شب جمعه
روضه، ویژه شب جمعه
چِشم خود بستم نبینم
چه بلایی سر تو میآید
حضرت زینب سلام الله علیها بالای تل ایستاده ولی چشماش رو بسته دستاشو رو سرش گذاشته هی داره میگه..." وا مُحمدا وا عَلیا وا امّاه..."
فقط هر دفعه از دور چشماشو باز میکنه ببینه کار حسین تموم شده یا نه. ولی هی میبینه نه، هنوز که هنوزه دوره اش کردن دارن شمشیر میزنن.
راوی میگه سه ساعت ابی عبدالله تو گودال دست و پا میزد سه ساعت اینا هی میزدنش.یکی خسته میشد می رفت یکی تازه نفس میومد.. اونقدر نیزه به بدنش زدن راوی میگه همینجور که نفس میکشید از لابلای شبکههای زِره خون جاری میشد. آخه نیزه میزدن دیگه در نمیآوردن نیزه رو میشکوندند....
مادرش تو بستر افتاده بود هر نفسی میکشید این پیراهن پرِخون میشد فضه میومد، اسما میومد پیراهن رو عوض میکرد....
حسینجان عزیزدلم!
چشم خود بستم تا نبینم چه بلایی سر تو می آید
با دوگوش خود شنیدم که نالهٔ مادر تومی آید
یه گوشه ی گودال مادر و دیدم من
که رفته بود از حال دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
سر تو رو بردن دیر رسیدم من
از میان شلوغی گودال
چیزی از جسم تو نمیماند
بعد از این غارتی که شد
دیگر از تو جز اسم تو نمیماند
این یکی میکِشد تو را بر خاک
قصد دارد تو را بیآزارد
آن یکی آمده در این اوضاع
از سر عمامهٔ تو بردارد
میزند داد بَس کنید اینقدر
بدنش را به خاک و خون نکشید
با سرنیزه و نوک خنجر
این همه بر دهان او نزنید
امام_حسین_زمزمه شب_جمعه
امام_حسین_زمزمه
شب_جمعه
#زمزمه
شب جمعه ها دل / می تپد برایت
میکنم هوایت / میزنم صدایت
پر کشد مرغ دل به سوی کربلا
گه رود علقمه / گهی پایین پا
السلام علی ساکن کربلا
.......
السلام ای شه / تشنه لب یا حسین
کربلایی م کن / این رجب یا حسین
هر کجا که باشم دلم در کربلاست
شب جمعه ها روی لبم این نواست
السلام علی ساکن کربلا
.......
از حرم صدای / مادر تو آید
ناله و شیون / خواهر تو آید
زینت شانه مصطفایی حسین
از چه مرمل باالدمایی حسین
السلام علی ساکن کربلا
.......
با دل شکسته / با قد خمیده
بوسه میزند بر / حنجر بریده
قتلوک عطشانا حسینم حسین
ذبحوک عریانا حسینم حسین
السلام علی ساکن کربلا
.....
از جگر بانگ وا / غربتا میزدی
در بر خواهرت / دست و پا میزدی
زنده بودی هنوز سرت را بریدند
تن بی سرت را به هر سو کشیدند
السلام علی ساکن کربلا
.....
#عبدالحسین
امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه #شب_جمعه
امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#شب_جمعه
شب جمعه به دل هوا دارم
در سرم شور کربلا دارم
شب جمعه دوباره پَر بزنم
در خیالم به دوست سر بزنم
گوشهی قتلگاه میآیم
با دَمِ آه آه میآیم
مادرش آمدهست میدانم
روضهی "یابُنَیَّ" میخوانم
دو سه خط روضه، هر که هر جا رفت
دل من پا به پای زهرا رفت
(تا كه او بيشتر نفس ميزد
بيشتر ميزدند زينب را)
(تيغشان مانده بود در گودال
با سپر ميزدند زينب را)
شب جمعهست روضهخوان زهراست
مجلسی گوشهی حرم بر پاست
یکی از گودی زمین میخواند
یک نفر روضه اینچنین میخواند
(لب گودال خواهر افتاده
ته گودال مادر افتاده)
(آن طرفتر برادری تنها
بین یک مشت خنجر افتاده)
(عزت آب و آبروی حرم
زیر یک چکمه بی سر افتاده)
شب جمعهست مبتلا شدهایم
باز مهمان کربلا شدهایم
رو به سمت حرم بایست به او
السلام علی الحسین بگو
جمعه یعنی انتظار بی کران
جمعه یعنی انتظار بی کران
جمعه یعنی دور شو از دیگران
جمعه یعنی طالب مهدی شدن
جمعه یعنی ضد بد عهدی شدن
جمعه یعنی آرزوی فاطمه
جمعه یعنی گریه بی واهمه
جمعه یعنی مست و بی پروا شدن
جمعه یعنی عاشق زهرا شدن
جمعه یعنی تیغ در دست علی
جمعه یعنی هستی هست علی
جمعه یعنی با شهیدان ساختن
جمعه یعنی برقه برانداختن
جمعه یعنی با یتیمان خوب باش
جمعه یعنی ساده و محبوب باش
جمعه یعنی درد را درمان کنی
جمعه یعنی آنچه خواهی آن کنی
جمعه یعنی یک بهانه یک نفس
جمعه یعنی شاد بیرون از قفس
جمعه یعنی عید، یعنی پاک شو
همنشین انجم و افلاک شو
شعر پناه قلب سوزانم حسین جانم، حسین جانم
پناه قلب سوزانم حسین جانم، حسین جانم
دلیل چشم گریانم حسین جانم، حسین جانم
به یاد خشکی لب های تو هر لحظه می سوزم
به یاد تو پریشانم حسین جانم، حسین جانم
قرار قلب زار من، تویی دار و ندار من
تویی آرامش جانم حسین جانم، حسین جانم
تمام افتخار من همین باشد که با لطفت
برایت دیده گریانم حسین جانم، حسین جانم
تویی عشقم، تویی جانم، تو هستی دین و ایمانم
بوَد نام تو درمانم، حسین جانم، حسین جانم
در این تاریکی و ظلمت سرای بی کسی و غم
تو هستی ماه تابانم حسین جانم، حسین جانم
شکوه عشق پاک تو گرفته کل دنیا را
الا سلطان خوبانم حسین جانم، حسین جانم
فراق کربلا آخر مرا از پا می اندازد
ز هجرانت پریشانم حسین جانم، حسین جانم
مرا دعوت کن آقا جان شب جمعه حرم باشم
ضریح توست درمانم حسین جانم، حسین جانم
سلام ای قرار دل بیقرارم سلام ای طلوع شب انتظار
سلام ای قرار دل بی قرار، سلام ای طلوع شب انتظار
سلام ای قرار دل بیقرارم
سلام ای طلوع شب انتظار
بیا ای عزیز دل فاطمه
به زخم دل شیعه مرهم بزن
تو آقا بیا من خراب توام
همیشه دلیل عذاب توام
تویی حاضر و ناظر من ولی
منم که همش در غیاب توام
یابن الحسن بگو کجایی
تنگه دلم از این جدایی
شبای فراقت شبای غمه
برای تو صد بار بمیرم کمه
بیا که برای رسیدن به تو
همش غصه داره دل فاطمه
دلم خونه آقا از این قصه ها
بیا تا جوونم بمیرم برات
بیا یا که شب مثه جون حسین
همه هستی مو من بریزم به پات
یابن الحسن بگو کجایی
تنگه دلم از این جدایی
به درد من امشب دوا بنویس
منو خادم روضه ها بنویس
اگه زنده موندم به تقدیر من
شب اربعین کربلا بنویس
بذار تا نمردم مسافر بشم
بیام به کربلا یه زائر بشم
شبیه حبیب و ظهیر و سعید
کنارم حبیبم مجاور بشم
یابن الحسن بگو کجایی
تنگه دلم از این جدایی
نمیدونم آقا کجایی کجا
که چشمم شده خون از این گریه ها
شب جمعه و بوی سیب حرم
گمونم که امشب میری کربلا
میباره دوباره دل آسمون
میخونه بنی یه یاس کبود
تو گودی مقتل به یاد حسین
کنار تو مادر میشه روضه خون
غریب من به زیر دشنه
کشته شدی با لب تشنه
شب جمعه
#امام_حسین_زمزمه
#شب_جمعه
#زمزمه
شب جمعه ها دل / می تپد برایت
میکنم هوایت / میزنم صدایت
پر کشد مرغ دل به سوی کربلا
گه رود علقمه / گهی پایین پا
السلام علی ساکن کربلا
.......
السلام ای شه / تشنه لب یا حسین
کربلایی م کن / این رجب یا حسین
هر کجا که باشم دلم در کربلاست
شب جمعه ها روی لبم این نواست
السلام علی ساکن کربلا
.......
از حرم صدای / مادر تو آید
ناله و شیون / خواهر تو آید
زینت شانه مصطفایی حسین
از چه مرمل باالدمایی حسین
السلام علی ساکن کربلا
.......
با دل شکسته / با قد خمیده
بوسه میزند بر / حنجر بریده
قتلوک عطشانا حسینم حسین
ذبحوک عریانا حسینم حسین
السلام علی ساکن کربلا
.....
از جگر بانگ وا / غربتا میزدی
در بر خواهرت / دست و پا میزدی
زنده بودی هنوز سرت را بریدند
تن بی سرت را به هر سو کشیدند
السلام علی ساکن کربلا
شب جمعه فاطمیه در کربلا
شب جمعه فاطمیه در کربلا
◾️بنداول
مادری با قد خم آومده در کربلا
نوحهگری میکند برای راس جدا
کنار ششگوشهی حرم نشسته علی
مجلس شور عزا دوباره کرده به پا
گشته همه روز و شبش
نام حسین ذکر لبش
وای حسین وای حسین
وای حسین وای حسین(۲)
◾️بنددوم
علقمه بوی گل یاس علی میدهد
ساقی کرببلا بر قدمش سر نهد
به جای امالبنین عطر گل یاس شد
فاطمه در کربلا مادر عباس شد
به آه و شور و زمزمه
ناله زند در علقمه
وای علمدار حسین
وای علمدار حسین(۲)
◾️بندسوم
دختر شیرخدا گریهکنون اومده
ساغر بزم بلا ضجهزنون اومده
روضه برای مادر ببین داره میخونه
کنار مادر اینجا تا به سحر میمونه
میگه که ای مادرمن
آتیش گرفته پر من
گشته همه روز و شبم
نام حسین ورد لبم
وای حسین وای حسین
وای حسین وای حسین(۲)
بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد
بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد
مادری گفت حسین جان همه را بخشیدند
حسین جان حسین جان حسین جان
برو آرام کن اهل حرم را
به من بسپار نعش اکبرم را
مشو راضی که قبل از دست دشمن
خودم بردارمش این معجرم را
زمزمه و روضه شب جمعه
زمزمه و روضه شب جمعه
شبهای جمعه دلم تو کربلاته
هرچی داریم از همین روضه هاته
ایشاالله که از غم تو بمیرم
عشقم فقط گریه توی عزاته
آه، نزار از حرم جا بمونم
کاش، بریزه به پای تو خونم
ماه شب تار غمهام حسینه
تنها سرود رو لبهام حسینه
وقت سؤال ملائک تو قبرم
داد میزنم من که آقام حسینه
آه سوال و جوابم حسینه
آه حساب و کتابم حسینه
امشب میاد از حرم آه و افغان
کشتن تو رو تشنه مادر، حسین جان
انگشت و انگشترت کو عزیزم
جسمت شده پایمال ستوران
آه که بند دل من گسسته
آه سرت روی نیزه نشسته
ای ساقی تشنه لبها ابالفضل
شرمنده شد از تو دریا ابالفضل
دستات روی خاک و اما سر تو
بر روی دامان زهرا اباالفضل
آه شده خیمه ها بی تو غارت
آه، شده سهم زینب اسارت
زبانحال خانم ام البنین
عباس بمیره برات مادرتو
تیر سه شعبه به چشم ترتو
مردم میگن توی شام و تو کوفه
از روی نیزه می افتاد سر تو
آه ، من از عمر خود سیرم عباس
آه، دیگه بعد تو پیرم عباس
نوحه اخر مجلس امام زمان به یاد همه کذشتگان سبک شب های جمعه فاطمه
نوحه اخر مجلس امام زمان
به یاد همه کذشتگان سبک شب های جمعه فاطمه
مهدی ، امام منتظر
ای نسل بهترین بشر
خورشید مخفی پشت ابر
ای اختر و نور سحر
ای یار خوش سیمای من
ای نور دل آرای من
ای دولت کریمه ام
ظهور تو دعای من
دیدنت آرزوی ما
وصل تو گفت و گوی ما
تو را به جان فاطمه
نظر نما به سوی ما
تورا به جان مادرت
آن مادر غم پرورت
ما را نرانی از درت
ما را نرانی از درت
زمینه(شب جمعه)
#زمینه(شب جمعه)
صدای مادرت میاد
عالمو غم، بر میداره
حرم قُرُق میشه براش
تا فاطمه،پا میزاره
شب های جمعه
حرم، غوغا میشه
درای آسمون
رو صحنت،وا میشه
#آخه_زائر_شیش_گوشه_خوده_زهرا_میشه
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
صدای مادرت میاد
عالمو غم، بر میداره
حرم قُرُق میشه براش
تا فاطمه،پا میزاره
میگه پسرم،لب تشنه با دِشنه
تورو کشتند آبت ندادند
میسوزه دلم از این غم، یه مرهَم
واسه دل بیتابت ندادند
😭#تورو_کشتند_آبت_ندادند
ُبُنَیَّ قتلوکَ عطشانا
بُنَیَّ قتلوکَ عطشانا
بُنَیَّ قتلوکَ عطشانا
شب های جمعه
حرم، غوغا میشه
دَرای آسمون
رو صحنت،وا میشه
#آخه_زائر_شیش_گوشه_خوده_زهرا_میشه
صدای مادرت میاد
عالمو غم، بر میداره
حرم، قُرُق میشه براش
تا فاطمه،پا میزاره
میگه پسرم،لب تشنه با دِشنه
تورو کشتند آبت ندادند
میسوزه دل از این غم یه مرهم
واسه دل بیتابت ندادند
#تورو_کشتند_آبت_ندادند
بُنَیَّ قتلوکَ عطشانا
بُنَیَّ قتلوکَ عطشانا
بُنَیَّ قتلوکَ عطشانا
روضه وتوسل به حضرت زهرا شعر هر شبِ جمعه صدايِ مادر آيد از حرم
روضه وتوسل به حضرت زهرا
هر شبِ جمعه صدايِ مادر آيد از حرم
من تمامِ عُمر دنبالِ صدايِ مادرم
مي زند: ناله "بُنَيَّ!" كو لباسِ كهنه ات
كو سرت؟ كو حنجرت؟ كو مادرت؟ كو دخترت؟
*حالا از اينجا مي برمت كربلا، شب اولِ اين مجلس از مدينه بريم كربلا...اينجا به مادرش جسارت كردن، حُرمتش رو نگه نداشتن، غروبِ عاشورا مادرش برگشت گودالِ قتلگاه...چه زماني؟..." وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَى صَدْرِكَ"
به سمت گودال از.. خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود.. دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود.. ناله کشیدم من
سر تو رو بُردن.. دیر رسیدم من
یک گوشه گودال... مادر رو دیدم من
که رفته بود از حال.. دیر رسیدم من
صدا زدی من را.. خودم شنیدم من
صدای رگهات بود...دیر رسیدم من
* هر كجا نشستي بلند صدا بزن: حسين....*
شب جمعه
🔸همیشه هر شب جمعه،به سینه غم دارم
🔸حرارتیست قدیمی، که در دلم دارم
🔵اگرچه، دستِ تُهی دارم و گدا طبعم
🔵دل شکسته خود را که دست کم دارم
☑️همچین دست خالیم نیومدم
☑️یه دل شکسته آوردم در خونت
#آقای_مهربونم
🌱میان نامه ی من، خالی است از خوبی
🌱گناه و جرم و خطارا همه رقم دارم
🥀مرا به حرمت #موسی_الرضاست،میبخشید
🥀خوشم که رعیتمو، شاه ذوالکرم دارم
🔹به امر حضرت سلطان، #حسین میگویم
🔹به لطف #فاطمه، ارباب محترم دارم
💢#حسین گفتمو جان و دلم،به جوش آمد
💢مرا ببخش فقط، اشک تازه دَم دارم
🌿نشد که زائر کرب و بلا شوم، باشد
🌿دلم خوش است میان دلم،حرم دارم
🌾برات کرببلایم،به دست #عباس است
🌾دوباره مُلتمِس دامن علمدارم
🥀خاطره اولین بار
🥀نگاه به سمت علمدار
🥀دلم رو کرده گرفتار
🥀دلتنگتم ای یار
🥀منو یه دل هوایی
🥀خسته شدم از جدایی
🥀بزار بشم کربلایی
🥀مردم ز تنهایی
🥀نمیگم عاشقم
🥀آخه نا لایقم
🥀میدونم آقا جون
🥀برات آیینه دقم
🥀کرببلا کشتی دل
🥀شکسته و مونده در گِل
🥀منو ندونسته قابل
🥀آقام ابوفاضل
🥀ولی دل من میدونه
🥀آقای من مهربونه
🥀من و بتو میرسونه
🥀بی تو دلم خونه
🥀سینه ام مبتلاست
🥀زخمیه روضه هاست
🥀همه ی آرزوم
🥀دیدن کربلاست
#حسین
#حسین
#حسین
#حسین
دشتی بسوز ای دل که مهدی داغدار است۲
مناجات با امام زمان عج
سبک دشتی
بسوز ای دل که مهدی داغدار است۲
دوچشمانش مثل ابر بهار است
شب اشک وشب سوزوگداز است۲
که مولا درتب راز ونیاز است
بخوان روضه واسه جدغریبت۲
به قربان دل بی صبر وشکیبت
میان خیمه ات ماتم گرفتی
عزاداری و امشب غم گرفتی
صدای نوحه ی غم داره میاد
آخ بنال ای دل بنال ای دادوبیداد
دلم تنگ ودلم تنگ ودلم تنگ
زمونه با دلم داره سر جنگ
چهل روز خون دل خوردم خدایا۲
حسین جان نام تو بردم به هر جا
به عالم گفته ام مظلوم حسین جان۲
غریبی تورا مظلوم حسین جان
چهل شب گریه کردم ازغم تو۲
که جان بر لب شدم ازماتم تو
امون ازبی کسی ای دادوبیداد
به دادم کی رسی ای دادو بیداد
سه غم آمد به جانم هرسه یکبار
غریبی واسیری وغم یار
غریبی واسیری چاره داره
غم یارو غم یارو غم یار
یابن الحسن ۳
ما مزد عزاداری از فاطمه می خواهیم
ما مزد عزاداری از فاطمه می خواهیم
ما شفای مرضان را از فاطمه می خواهیم
ما دوای دردها را از فاطمه می خواهیم
ما حاجت بانی را از فاطمه می خواهیم
ما حاجات این جمع را از فاطمه می خواهیم
ما فرج مولا را از فاطمه می خواهیم
ما اجر سینه زنی ها را از فاطمه می خواهیم
سینه_زنی_امام_حسین_ع
❣️﷽❣️
🔘 #سینه_زنی_امام_حسین_ع
🔘 #شور
🔘حسین حسین حسین حسین
مظلوم کربلاحسین
🔘حسین حسین حسین حسین
شهید نینوا حسین
غریب کربلا حسین
آه از دمی که فاطمه
آید به دشت کربلا
گوید حسین من چه شد
آن نور عین من چه شد
🔘حسین حسین حسین حسین
گودال شد دریای خون
شمر آمد از مقتل برون
آمد صدای فاطمه
از قتلگاه و علقمه
در کربلا غوغا شده
سکینه بی بابا شده
ای قاتل بد اخترم
آبی رسان به حنجرم
مادر نگه کن از جفا
سرم شد از قفا جدا
دریای خون صحرا شده
پرپر گل زهرا شده
شمر آمده در قتلگاه
زهرا کند او را نگاه
🔘حسین حسین حسین حسین
ای کودکان خونجگر
سقا نمی آید دگر
دیدی چه آمد بر سرم
سقا نیامد در حرم
🔘حسین حسین حسین حسین
این دلِ تنگم عقده ها دارد
کربلا کربلا… کربلا کربلا…
این دلِ تنگم عقده ها دارد؛
گوییا میلِ کربلا دارد
قلب سوزانم ناله ها دارد
چشم گریانم اشکها دارد
این دلم یارب کربلا خواهد
چون حسین (ع ) نام دلربا دارد
کربلا کربلا… کربلا کربلا…
یا رضا؛ ما را کربلایی کن
بعد از آن ما را نینوایی کن
یا حسین یا حسین…
یا حسین یا حسین…
حسین حسین؛ حسین واویلا! واویلا!
امشب را شهِ دین؛
در حرمش مهمان است
عصرِ فردا؛ بدنش زیر سمِ اسبان است…
حسین وای! حسین وای!
مکن ای صبح، طلوع…
مکن ای صبح، طلوع…
بی برادرم نکن؛ بی یاورم نکن…
واویلا! واویلا!
تو خیمه ها، غوغا میشه
رقیه؛ بی بابا میشه
خیمه بی سقا میشه…
مکن ای صبح، طلوع…
مکن ای صبح، طلوع…
همه جا بروم به بهانه تو
همه جا بروم به بهانه تو
همه جا بروم به بهانه تو
که مگر برسم در خانه ي تو
همه جا دنبال تو مي گردم
که تويي درمان همه دردم
يا ابا صالح مددي مولا
(2)
نشوم بجز از تو گداي کسي
بي ولاي تو من نکشم نفسي
که تو ليلاي من مجنوني
همه ي هست من دلخوني
يا اباصالح مددي مولا
(2)
اگرم نبود دل لايق تو
نظري که دلم شده عاشق تو
بخدا هستي همه ي هستم
به تو دل بستم به تو دل بستم
يا اباصالح مددي مولا
(2)
دل خود زده ام گره بردر تو
چه شود برسم بر محضر تو
من ناقابل به تو دل بستم
نکشي دامان خود از دستم
يا اباصالح مددي مولا
(2)
نوحه یارب بحق مصطفی آن شافع روز جزا بگذر زعصیان وگناه
﷽
یارب بحق مصطفی
آن شافع روز جزا
بگذر زعصیان وگناه
*استغفرالله العظیم*
حق علی شاه نجف
آن صدر ایوان نجف
عمرم بعصیان شدتلف
*استغفرالله العظیم*
یارب به زهرای بتول
عذرگناهم کن قبول
هم رو سیاهم هم ملول
*استغفرالله العظیم*
یارب بحق مجتبی
آن کشته ی زهر جفا
رحمی نما بر حال ما
*استغفرالله العظیم*
حق شهید کربلا
آن کشته ی راه خدا
در راه حق شدسرجدا
*استغفرالله العظیم*
حق تن صد پاره اش
باعترت آواره اش
رحمی من غمخواره اش
*استغفرالله العظیم*
حق علی بن الحسین
آن آفتاب عالمین
دارم زعصیان شور وشین
*استغفرالله العظیم*
حق امام پنجمین
باقر شه دنیا ودین
بر حال زار من ببین
*استغفرالله العظیم*
یارب بشاه انس وجان
صادق امام راستان
رحمی نما بر عاصیان
*استغفرالله العظیم*
یارب بموسی شاه دین
باب الحوائج از یقین
شرمنده ام جرمم ببین
*استغفرالله العظیم*
یارب بشاه دین رضا
مسموم انگور جفا
ازهرچه گفتم ناروا
*استغفرالله العظیم*
حق تقی شاه جواد
آن هادی راه رشاد
َاِرحَم عَلیَ کُلِّ العِبَاد
*استغفرالله العظیم*
حق امام دین تقی
هم بر علی بن النّقی
بخشا گناه این شقی
*استغفرالله العظیم*
حق شه دین عسکری
آن خسرو دین پروری
ازهرچه کردم بگذری
*استغفرالله العظیم*
حق شه صاحب زمان
آن پیشوای انس وجان
بخشا گناه شیعیان
*استغفرالله العظیم*
پشتم خم از بار گناه
از معصیت رویم سیاه
هستم به پیشت عذرخواه
*استغفرالله العظیم*
در وقت نزغ واحتضار
دارم امید ای کردگار
پیشت نباشم شرمسار
*استغفرالله العظیم*
آندم که شیطان لعین
باشد مرا درقبضه دین
بر حال زار من ببین
*استغفرالله العظیم*
دارم امید ای بوالفتوح
در وقت مرگ وقبض روح
روزی کنی توبه نصوح
*استغفرالله العظیم*
آندم که باجسم فکار
بر مرکب چوبی سوار
رو آورم اندر مزار
*استغفرالله العظیم*
دارم امید ای ذوالمنن
در غسل ومرگ ودرکفن
آید ببالین بوالحسن
*استغفرالله العظیم*
وقت سؤال اندر لحد
چون روح آید درجسد
حیدر بفریادم رسد
*استغفرالله العظیم*
در خانه ی تاریک گور
درپیش دارم راه دور
کو همنشین جز مار ومور
*استغفرالله العظیم*
خواهم بروز داوری
زافعال زشتم بگذری
اندر بهشتم آوری
*استغفرالله العظیم*
یارب بسی کردم گناه
بر لطفت آوردم پناه
آمرزگاری یا اله
*استغفرالله العظیم*
ای جرم پوش عیبها
داننده هر غیبها
سربرده ام در جیبها
*استغفرالله العظیم*
عمرم بآخر شد تباه
از بار عصیان وگناه
ارض وسما بر من گواه
*استغفرالله العظیم*
من عاجز وپیر وفقیر
عذر گناهم را پذیر
در حشر دستم را بگیر
*استغفرالله العظیم*
یارب تویی فریاد رس
جز تو ندارم هیچکس
میگویم اندر هر نفس
*استغفرالله العظیم*
بر داشتم دست نیاز
بر درگهت ای بی نیاز
خود چاره ی کارم بساز
*استغفرالله العظیم*
وقت سؤال اندر لحد
چون رو آید درجسد
بگشا زبانم بر احد
*استغفرالله العظیم*
در منزل خوف وخطر
رحمی خدای دادگر
ازهرچه کردم در گذر
*استغفرالله العظیم*
ای خالق ارض وسما
ای خالق جود وعطا
یارب ببخشا جرم ما
*استغفرالله العظیم*
آندم که می لرزد جسد
از خوف عصیان در لحد
حیدر بفریادم رسد
*استغفرالله العظیم*
بر من عطا کن ای کریم
فردوس از لطف عمیم
ایمن کن از نار جحیم
*استغفرالله العظیم*
هرکس بخواند این دعا
او را بیامرزد خدا
شرطش بود صدق وصفا
*استغفرالله العظیم*
هرکس گذارد در کفن
در خاک چون سازد وطن
احوال او گردد حسن
*استغفرالله العظیم*
هرکس گذارد در برش
گردد نکیر ومنکرش
درقبر همچون چاکرش
*استغفرالله العظیم*
هرکس بخواند در سحر
سازد دوچشم خویش تر
هرگز نبیند او ضرر
*استغفرالله العظیم*
حسین آرام جانم، حسین روح و روانم حسین سالار زینب، حسین غمخوارزینب
به مهرت یا حسین جان
گلم را حق سرشته است
نه تنها ذکر آدم
که ذکرهرفرشته است
حسین آرام جانم، حسین روح و روانم
حسین سالار زینب، حسین غمخوارزینب
نبود آدم تو بودی
دل ازعالم ربودی
تو مقصود ازوجودی
حسین آرام جانم، حسین روح و روانم
حسین سالار زینب، حسین غمخوارزینب
بگریم درعزایت
شده دل کربلایت
بود دینم ولایت
حسین آرام جانم، حسین روح و روانم
حسین سالار زینب، حسین غمخوارزینب
شده کارم غم تو
غم تو ماتم تو
بنازم پرچم تو
حسین آرام جانم، حسین روح و روانم
حسین سالار زینب، حسین غمخوارزینب
تو محبوب خدایی
عزیز مصطفایی
ذبیحٌ بالقفایی
حسین آرام جانم، حسین روح و روانم
حسین سالار زینب، حسین غمخوارزینب
دل افروزی حسین جان
ستم سوزی حسین جان
تو پیروزی حسین جان
حسین آرام جانم، حسین روح و روانم
حسین سالار زینب، حسین غمخوارزینب
تو خود معنای عشقی
تو خود مولای عشقی
توسرتا پای عشقی
حسین آرام جانم، حسین روح و روانم
حسین سالار زینب، حسین غمخوارزینب
تو رمز و رازعشقی
تو از آغازعشقی
تو خود اعجازعشقی
حسین آرام جانم، حسین روح و روانم
حسین سالار زینب، حسین غمخوارزینب
هرآنکس با تو پیوست
دل ازغیر تو بگسست
شد ازمیخانه ات مست
حسین آرام جانم، حسین روح و روانم
حسین سالار زینب، حسین غمخوارزینب
ندادی تن به ذلت
تودادی درس عزت
به هفتاد و دوملت
حسین آرام جانم، حسین روح و روانم
حسین سالار زینب، حسین غمخوارزینب
عیان کردی وفا را
نشان دادی خدا را
تو نوری ماسوا را
حسین آرام جانم، حسین روح و روانم
حسین سالار زینب، حسین غمخوارزینب
جهان مات از قیامت
همیشه زنده نامت
بَرَد زینب پیامت
حسین آرام جانم، حسین روح و روانم
حسین سالار زینب، حسین غمخوارزینب
شهامت چون برادر
شجاعت را چو حیدر
صبوری را چو مادر
حسین آرام جانم، حسین روح و روانم
حسین سالار زینب، حسین غمخوارزینب
چوکرد او خطبه آغاز
جَرَسها ماند از آواز
بکوفه کرد اعجاز
حسین آرام جانم، حسین روح و روانم
حسین سالار زینب، حسین غمخوارزینب
چراغ کاروانی
پناه بی کسانی
که زهرای زمانی
حسین آرام جانم، حسین روح و روانم
حسین سالار زینب، حسین غمخوارزینب
عزیز عالمینی
به زهرا نورعینی
به ذکر یا حسینی
حسین آرام جانم، حسین روح و روانم
حسین سالار زینب، حسین غمخوارزینب
حدیثت گر بخوانم
بسوزد استخوانم
نباشد در توانم
حسین آرام جانم، حسین روح و روانم
حسین سالار زینب، حسین غمخوارزینب
متن نوحه به تو از دور سلام
متن نوحه به تو از دور سلام
به تو از دور سلام
به سلیمان جهان؛ از طرف مور سلام
به تو از دور سلام
دل من واسه زیارت میزنه شور، سلام!
به تو از دور سلام
به حسین از طرف وصله ی ناجور سلام!
همه دنیام حسین
من فقط تو رو برا خود تو میخوام، حسین…
همه دنیام حسین
یاد گرفتم اسمتو از لبِ بابام حسین
همه دنیام حسین
واسه اربعین بده توون به پاهام حسین