..... در باغ شهادت باز باز است .....

*** دوستان : هر عزیزی، هراطلاعاتی درمورد این شهید عزیز داره در قسمت ثبت نظر اطلاع رسانی شود ***

نام :  ذبیح اله

نام خانوادگی : رستم پور

نام پدر :  علی

تاریخ تولد :  چهاردهم اردیبهشت هرازوسیصدوچهل وپنج

محل تولد: مرکزی - شازند -  آستانه علوی - روستای قلعه آقا حمید

سن :   نزیک به شانزده سال

دین ومذهب : اسلام -  شیعه

وضعیت تاهل :  نا مشخص

شغل : اطلاعاتی موجود نیست

ملیت : ایرانی

دسته اعزامی : اطلاعاتی موجود نیست

مسئولیت نظامی : اطلاعاتی موجود نیست

درجه نظامی : اطلاعاتی موجود نیست

تحصیلات : دوران ابتدایی را در مدرسه وزیری آستانه و دوران دبیرستان را در مدرسه شهید بهشتی اراک به پایان رساند و در سال هرازوسیصدوپنجاه و نه با معدل نوزده و هفتادو پنج صدم موفق به اخذ دیپلم متوسطه گردید.

جزئیات شهادت

تاریخ شهادت :  یکم اسفندهزار وسیصدوشصت  

محل شهادت : ایران -  چزابه

عملیات : اطلاعاتی موجود نیست

نحوه شهادت :   درگیری با بعثی های عراق

اطلاعات مزار

محل مزار : بهشت زهرا (س)

وضعیت پیکر :  در تاریخ  یکم اسفندهزار وسیصدوشصت در جبهه در منطقه چزابه در درگیری بعثی به لقاء الله پیوست که تا تاریخ بیست نهم اردیبهشت هزار وسیصدوهفتادوسه مفقود الاثر و در تاریخ مذکور پیکر پاکش را تحویل خانواده اش دادند.

موقعیت مزار: میعادگاه این شهید عزیزدر گلزار شهدا درجوار حرم مطهر امامزادگان شهر آستانه علوی می باشد.

خلاصه ای اززندگی نامه شهید ذبیح اله رستم پور

شهید ذبیح اله رستم پور فرزند علی در تاریخ چهاردهم اردیبهشت هرازوسیصدوچهل وپنج  درقلعه آحمید آستانه حدود چهل کیلومتری اراک در خانواده ای مذهبی پا به عرصه وجود گذاشت. پس از سپری نمودن دوران کودکی نزد پدر فاضل و تقریباً معلمش شروع به تحصیل نمود و دوران ابتدایی را در مدرسه وزیری آستانه و دوران دبیرستان را در مدرسه شهید بهشتیر اراک به پایان رساند و در سال هرازوسیصد وپنجاه ونه با معدل نوزده و هفتادو پنج صدم موفق به اخذ دیپلم متوسطه گردید.

از آن جایی که او فردی مذهبی، متدین و اعتقاد عجیبی به حضرت امام، ولایت فقیه و اصول انقلاب اسلامی ایران داشت در اوایل انقلاب بیشتر اوقاتش را به پاسداری از حریم مقدس جمهوري اسلامی ایران چه در محله و چه در مدرسه گذراند تا این که در تاریخ نوزدهم آذز پنجاه ونه همچون جوانان دیگر به دعوت حضرت امام و سایر مسئولین مملکت لبیک گفته و پا به خدمت مقدس سربازی گذاشت. مدت سه ماه دوره آموزشی خود را در گردان یکصد وشصت وسه گروهان یک تیپ بجنورد لشگر هفتادوهفت خراسان گذراند و سپس عازم غرب کشور از جمله جبهه میمک گردید.

پس از مدتی چون علاقه شدیدی به جبهه و پاسداری از حریم مقدس جمهوری اسلامی ایران را داشت به جبهه جنوب اعزام و در فتح بستان نیز شرکت فعالانه داشت. خدا را شاهد می گیرم که در این مدت با توجه به علاقه وافری که به ولایت فقیه و جمهوری اسلامی ایران داشت از هیچ کوششی فرو گزار نکرد و حتی به خاطر شرکت فعالانه اش در امور جنگ تحمیلی دست از خانواده و والدین پیرش کشید و سرانجام، در تاریخ  یکم اسفندهزار وسیصدوشصت  در جبهه چزابه در درگیری بعثی به لقاء الله پیوست که تا تاریخ بیست نهم اردیبهشت هزار وسیصدوهفتادوسه مفقود الاثر و در تاریخ مذکور پیکر پاکش را تحویل خانواده اش دادند.

کجایید ای شهیدان خدایی                                   بلا جویان دشت کربلایید