نوحه بنشین تا به تو گویم زینب
بنشین تا به تو گویم زینب
غم دل با تو بگویم زینب
*
بعد من قافله سالار تویی خواهر من
دختر حیدر کرار تویی خواهر من
*
خون ما جمله در این دشت روان خواهد شد
خولی و شمر و به ما دشمن جان خواهد شد خواهر من
*
خواهرم اکبر و عباس و علی اصغر من
هدف نیزه و پیکان جفا خواهد شد خواهر من
*
چون که خون شهدا چشم عدو را بندد
بزم طاغوت و به یک لحظه عزا خواهد شد خواهر من
*
موج طوفنده و برّان چو هزاران شمشیر
بی امان بر سر عدوان خدا خواهد شد خواهر من
*
چون که بر نی سر پر خون حسینت بینی
خواهرم صبر نما ظلم فنا خواهد شد خواهر من
*
اهل بیتم همه در سوگ پدر می گریند
ام کلثوم در آن دم به نوا خواهد شد، خواهر من
گر تو را مضطر و نالان و پریشان بینند
شاد و خندان دو لب دشمن ما خواهد شد، خواهر من
لشگر خصم شما را به اسیری گیرند
شام غم مسکن و مأوای شما خواهد شد، خواهرمن
این زمان نوبت شمشیر زبان می اید
تیز و برّان چو خون شهدا خواهد شد، خواهر من